|
آنهايي كه در 2011 با سينما وداع كردند
|
جام جم آنلاين
سال 2011 ميلادي درحالي به آخرين روزهاي خود نزديك ميشود كه دنياي سينما در اين سال شاهد مرگ برخي از چهرههاي سرشناس از جمع بازيگران، كارگردانان و فيلمنامهنويسان بود كه البته در مقايسه با سال گذشته، بزرگان كمتري با دنياي هنر هفتم خداحافظي كردند.
مرگ سينماگران سرشناس و پرطرفدار كه براي جايگزيني آنها شايد به سالها زمان نياز باشد، هرساله هاليوود و دنياي سينما را دچار چالشهاي جدي ميكند كه در اين بين كشف استعدادهاي نوظهور ميتواند تا حدودي مرهمي بر فقدان بزرگان باشد.
در زير نگاهي به چهرههاي سرشناس سينماي جهان مياندازيم كه در سال جاري ميلادي (2011) دار فاني را وداع گفتند:
«پيت پوستل توايت» (2 ژانويه)
اين بازيگر انگليسي كه استيون اسپيلبرگ وي را بهترين بازيگر دنياي سينما ميدانست، پس از سالها مبارزه با سرطان در سن 64 سالگي درگذشت. وي از بازيگران توانمند سينماي انگليس و هاليوود بود كه در سال 1994 براي فيلم «به نام پدر» نامزد جايزه اسكار بهترين بازيگر نقش مكمل مرد شد.
آخرين نقشآفريني او در فيلم «تلقين» به كارگرداني كريستوفر نولان بود. وي كه در فيلم «پارك ژوراسيك» اسپيلبرگ نقشآفريني داشت، در سال 2004 به پاس خدمت به فرهنگ انگلستان نشان «افسر امپراتوري بريتانيا» را دريافت كرد.
«اليزابت تيلور» (23 مارس)
بازيگر پيشكسوت سينماي هاليوود و برنده دو جايزه اسكار در سن 79 سالگي درگذشت.
وي بازيگر فيلمهايي چون «گربه روي شيرواني داغ» و «بعضيها داغشو دوست دارند» بود كه در طول حياتاش با حضور در يك بنياد خيريه بالغ بر25 ميليون دلار براي كمك به بيماران آلوده به ايدز جمعآوري كرد.
«اليزابت تيلور» از مشهورترين بازيگران انگليسيالاصل سينماي هاليوود بود كه در بسياري از ماندگارترين فيلمهاي كلاسيك سينماي آمريكا كه بعدها به دوران طلايي هاليوود مشهور شد ايفاي نقش داشت.
«سيدني لومت» (9 آوريل)
كارگردان سرشناس سينماي آمريكا و خالق آثار معروفي چون «12 مرد خشمگين» و «بعدازظهر سگي» در سن 86 سالگي درگذشت. وي كه بيش از پنج دهه در عرصه هاليوود حضور فعالي داشت، پنجبار نامزد جايزه اسكار شد، اما هرگز موفق به كسب اين عنوان معتبر نشد. هرچند در سال 2005 آكادمي اسكار جايزه يك عمر دستاورد سينمايي را به او اعطا كرد.
سيدني لومت در سال 1957 براي اولين فيلم بلند خود با نام «12 مرد خشمگين» نامزد جايزه اسكار بهترين كارگرداني شد و پس از آن با فيلمهاي «بعدازظهر سگي»، «شبکه» و «حکم دادگاه» بارديگر نامزد اسکار بهترين کارگرداني شد و براي فيلم «شاهزاده شهر» نيز نامزد اسکار بهترين فيلمنامه اقتباسي شد.
«سفر روز طولاني به شب»، «تپه»، «سمسار»، «نوارهاي آندرسن»، «سرپيکو»، «جنايت در قطار سريعالسير شرق»، «اسب»، «قدرت» و آخرين فيلماش «پيش از آنکه شيطان بداند مردهاي» از آثار برجسته كارنامه سينمايي لومت هستند.
لومت نيز مانند «وودي آلن» و «مارتين اسکورسيزي» علاقه فراواني به ساخت آثارش در خيابانهاي نيويورك داشت و در بيشتر فيلمهايش اين احساس به چشم ميخورد. سيدني لومت توانايي خاصي در بازي گرفتن از بازيگران سرشناس داشت و هنرپيشههاي معروفي چون «کاترين هپبورن»، «مارلون براندو» و «هنري فوندا» براي فيلمهاي او نامزد و برنده جايزه اسكار شدند.
اولين فيلم بلند لومت درام دادگاهي «12 مرد خشمگين» بود که سال 1957 ساخته شد. اين فيلم با بازي «هنري فوندا» اولين نامزدي اسکار بهترين کارگرداني را براي او بههمراه داشت. اين فيلم در بخش بهترين فيلم و فيلمنامه اقتباسي هم نامزد اسکار شد.
وي در سال 1960 در فيلم «فراري» که اقتباسي از نمايشنامه تنسي ويليامز بود با «مارلون براندو» همكاري کرد و پس از آن در سال 1962 «سفر روز طولاني به شب» با بازي «هپبورن» را كه بازهم يك اثر اقتباسي از يک نمايشنامه بود را ساخت.
فيلمهاي لومت در دهه 60 بيشتر رنگوبوي سياسي داشتند؛ ازجمله «تپه» با موضوع جنگ جهاني دوم، «Fail-Safe» با بازي «هنري فوندا» و «سمسار». فيلم «سرپيکو» با بازي «آل پاچينو» كه در آن افسر اداره پليس نيويورک برابر فساد نيروي پليس ميايستد يکي از آثار برجسته كارنامه سيدني لومت است. اين فيلم نامزدي جايزه اسکار را براي آل پاچينو بههمراه آورد.
او در سال 1975 بارديگر با آل پاچينو همکاري کرد و اين بار در فيلم «بعدازظهر سگي» كه براساس داستان واقعي از يک سرقت نافرجام بانک ساخته شد. اين فيلم برنده جايزه اسکار بهترين فيلمنامه شد و در پنج بخش ديگر هم نامزد بود. فيلم بعدي لومت، «شبکه» بود که از کمديهاي موفق او محسوب ميشد و برنده چهار جايزه اسکار شد و شش نامزدي ديگر را هم بهدست آورد.
لومت در سال 1978 فيلم «جادوگر» را با بازي مايکل جکسون براسا نمايشنامهاي موزيکال ساخت. او سال 1981 فيلم پليسي «شاهزاده شهر» را مقابل دوربين برد. لومت در سال 1983 با فيلم «حکم دادگاه» و نقشآفريني «پل نيومن» نامزد پنج جايزه اسکار شد.
«شب منهتن» ديگر فيلم لومت با موضوع فساد پليس بود كه چندان موفق نبود. او سال 2007 در سن 83 سالگي درام «پيش از آنکه شيطان بداند مردهاي» را با بازي «فيليپ سيمور هافمن» ساخت كه بسيار مورد استقبال منتقدين قرار گرفت. سيدني لومت در سال 1957 جايزه خرس طلاي جشنواره برلين را براي «12 مرد خشمگين» گرفت و در سال 1977 جايزه بهرتين كارگرداني گلدن گلوب را براي شبكه بهدست آورد.
«گونار فيچر» (11 ژوئن)
فيلمبردار سرشناس سينماي سوئد كه برخي از آثار ماندگار «اينگمار برگمن» را به تصوير كشيد، در سن 100 سالگي درگذشت. وي كه مدير فيلمبرداري برخي از آثار كلاسيك اينگمار برگمن ازجمله «مهر هفتم» و «توت فرنگيهاي وحشي» بود، فارغالتحصيل دانشكده هنر كپنهاگ بود كه بعدها بهعنوان نويسنده آثار كودك به فعاليت پرداخت.
وي براي اولينبار در سال 1948 با فيلم «بندر شلوغ» بهعنوان فيلمبردار با برگمن همكاري كرد؛ سپس در فيلم «لبخندهاي يك شب تابستاني» نيز پشت دوربين اين فيلم قرار گرفت. اين فيلم اولين موفقيت بينالمللي برگمن بود كه در سال 1955 در جشنواره كن علاوهبر كسب جايزه بهترين اثر طنز شاعرانه، تا آستانه كسب نخل طلا نيز پيش رفت.
همكاري او با برگمن با فيلم «مهر هفتم» كه جايزه ويژه هيأت داوران جشنواره كن را كسب كرد و «توتفرنگيهاي وحشي» كه برنده خرس طلاي جشنواره برلين شد، ادامه يافت.
از ديگر فيلمهاي سرشناس برگمن كه «گونار فيشر» فيلمبرداري آنها را برعهده داشت ميتوان به «چشم شيطان»، «تابستان با مونيكا» و «ساحره» اشاره كرد كه در جشنواره ونيز 1959 جايزه ويژه هيات داوران را گرفت.
«مايكل كاكويانيس» (25 جولاي)
كارگردان سرشناس يوناني و خالق فيلم «زورباي يوناني» براثر نارسايي قلبي در بيمارستان شهر آتن در سن 89 سالگي درگذشت. معروفترين فيلم كارنامه سينمايي اين كارگردان سرشناس، «زورباي يوناني » محصول 1964 است كه نامزد سه جايزه اسكار بهترين كارگرداني، بهترين فيلم و بهترين فيلمنامه اقتباسي بود.
اين فيلم براساس رماني از «نيكوس كازانتاكيس» و با نقشآفريني «آنتوني كوئين» ساخته شد. عمده موفقيت «كاكويانيس» مربوط به حضور در جشنواره كن است كه ششبار در بخش رقابتي نامزد دريافت جايزه نخل طلا بود و در سال 1962 موفق به دريافت جايزه فني اين رويداد سينمايي معتبر شد.
وي اولين فيلم بلند خود را در سال 1954 با نام «گردباد در آتن» ساخت. از معروفترين ساختههاي اين كارگردان يوناني ميتوان از به «دختر سياه پوش»(1956) ،«كشورشيرين» (1988) ، «زنان تروجان» (1971) و «باغ گيلاس» (1999) نام برد.
از بزرگترين دستاوردهاي «كاكويانيس» به نشان هنر و ادبيات فرانسه، نشان ققنوس طلايي يونان و دكتراي افتخاري از دانشگاه كلمبيا آمريكا مي توان اشاره كرد.
«رائول روئيز» (19 اوت)
كارگردان پركار و سرشناس سينماي جهان كه اصالتي شيليايي ـ فرانسوي داشت، در سن 70 سالگي دار فاني را وداع گفت. اولين فيلم بلند او «سه ببر غمگين» بود كه در سال 1969 ساخت و موفق به كسب جايزه يوزپلنگ طلايي جشنواره لوكارنو شد.
آخرين ساخته اين كارگردان سرشناس «اسرار ليسبون» بود كه جايزه فيلم معروف «لويي دلوك» فرانسه را كسب كرد. اين فيلم به مدت چهار ساعت و نيم بر اساس رماني از يک نويسنده پرتغالي قرن نوزدهم ساخته شده است.
رائول روئيز در دوران دولت دموکراتيک سالوادور آلنده با جبهه سينماگران پيشرو، نزديک به حزب سوسياليست شيلي، همکاري داشت. وي همواره خود را بهعنوان يك کارگري تبعيدي معرفي ميکرد و عقيده داشت که در آثار سينمايي خود هرگز اين پايگاه فکري را از دست نداده است.
«رائول روئيز» کارگرداني انديشمند و صاحب سبک بود و روش شخصي و جسورانه وي و بيان سورئاليستياش يادآور آثار لوئيس بونوئل، سينماگر بزرگ اسپانيايي بود. يکي از معروفترين آثار او فيلم سينمايي «سه زندگي و يک مرگ» است كه «مارچلو ماستروياني»، بازيگر معروف ايتاليايي در سال 1995 يکي از آخرين نقشهاي سينمايي خود را در اين فيلم ارائه كرد.
وي در سال 1999 بر پايه رمان «زمان بازيافته» اثر مارسل پروست فيلمي ساخت که در آن «کاترين دونوو» بازي کرد.يکي از ديگر آثار معروف وي فيلم «کليمت» (2005) است كه «جان مالکويچ» نقش هنرمند نوگراي اتريشي را در آن ايفا کرده است.
روئيز با کارگرداني بيش از 100 فيلم در ژانرهاي گوناگون، يکي از پرکارترين سينماگران جهان بود. او در روزهاي آخر زندگي در تدارک ساختن فيلمي بر پايه خاطرات کودکي خود بود. وي در سال 1997جايزه خرس نقرهاي جشنواره برلين را گرفت و ماحصل پنجبار حضور در بخش رقابتي جشنواره كن، جايزه «نگرشهاي دنياي سينما» بود كه در سال 1983 كسب كرد.
روئيز در سال 2007 جايزه «استاد سينما» را از جشنواره رم گرفت و سال گذشته در جشنواره سنسباستين موفق به كسب جايزه صدف نقرهاي بهترين كارگرداني شد.
«كليف رابرتسون» (10 سپتامبر)
بازيگر آمريکايي برنده اسکار كه بيشتر با فيلم «سه روز كندور» در كشورمان شناخته ميشود، در سن 88 سالگي درگذشت. وي كه در سال 1968 بهخاطر بازي در نقش يک مرد بزرگسال عقب افتاده در فيلم «چارلي» برنده جايزه اسکار بهترين بازيگر شده بود، عمده شهرت خود را مديون بازي در نقش جان افکندي در فيلم «پيتي 109» بود.
او در سالهاي اخير با ايفاي نقش در سري فيلمهاي «مرد عنکبوتي» بار ديگر مورد توجه قرار گرفته بود.
«ليويو سيولي» (24 اكتبر)
كارگردان رومانيايي برنده نخل طلاي كن كه طي پنج دهه فعاليت سينمايي موفق به كسب جوايز معتبري چون نخل طلاي كن شد، در سن 88 سالگي در مونيخ آلمان درگذشت. «سيولي» به عنوان بازيگر، كارگردان و طراح صحنه تاثيرگذارترين شخصيت فيلم و تئاتر روماني در عصر خود محسوب ميشد.
وي در سال 1967 براي فيلم «جنگل آويزان» موفق به دريافت جايزه نخل طلاي كن شد و جايزه بهترين كارگرداني را به دست آورد و در مقام كارگردان و بازيگر 20 اثر سينمايي را از خود به جاي گذاشت.
وي تحصيلات آكادميك خود را در رشته تئاتر و طراحي در دانشگاه بخارست پشت سر گذاشت و در سال 1946 با بازي در فيلم «روياي نيمهشب تابستان» براي اولينبار مقابل دوربين قرار گرفت و به عنوان كارگردان در سال 1957 اولين تجربه خود را به ثبت رساند.
«كن راسل» (27 نوامبر)
كارگردان سرشناس سينماي اروپا و خالق فيلم معروف «زنان عاشق» در سن 84 سالگي درگذشت. وي خالق فيلمهايي چون «عشاق موسيقي»، «زنان عاشق»، «تامي» و «شياطين» بود كه کارش را بهعنوان کارگردان در اوايل دهه 60 با بيبيسي آغاز کرد و با ساخت فيلم «زنان عاشق» در سال 1969 که اقتباسي از داستان جنجالي «دي.اچ لاورنس» بود، به شهرت رسيد و نامزد جايزه اسكار بهترين كارگرداني شد.
«کن راسل» يکي از خاصترين کارگردانان سينماي انگليس بود و برخي از منتقدين سينما او را «اورسن ولز» سينماي بريتانيا لقب دادهاند. وي بهخاطر نگاه انتقادياش به کليسا و مذهب در فيلمهايش شهرت داشت و سوژههاي خود را معمولا از ميان موسيقيدانان بزرگ جهان انتخاب ميکرد و به اقتباس از آثار ادبي علاقه داشت.
اولين فيلم «کن راسل» در سينما «لباس فرانسوي» بود که در سال 1963 ساخت که برداشت آزادي از فيلم «و خدا زن را آفريد» روژه واديم بود، اما در گيشه به موفقيتي نرسيد.
پس از آن وي فيلم «زنان عاشق» را ساخت كه نامزد چند جايزه اسکار از جمله بهترين فيلم، بهترين فيلمنامه و بهترين فيلمبرداري شد و «گلندا جکسون» نيز اسکار بهترين بازيگر زن را بهدست آورد.
به دنبال موفقيت اين فيلم، او فيلم «عشاق موسيقي» را درباره زندگي «چايکوفسکي»، آهنگساز بزرگ روسيه ساخت که با بياعتنايي منتقدين مواجه شد اما فروش خوبي در گيشه داشت.
فيلم «شياطين» کن راسل که براساس رمان «شياطين لودون» نوشته الدوس هاکسلي ساخت، فيلمي بر خلاف دستگاه کليسا و مسيحيت شناخته شد. در اين فيلم «اليور ريد» نقش يك کشيش را بازي كرد كه در مقابل ايدههاي شيطاني و فاسد دستگاه کليسا و دولت ميايستد.
فيلم بعدي اين كارگردان سرشناس «مالر» نام داشت كه درباره «گوستاو مالر»، آهنگساز سرشناس اتريشي بود که گرايشهاي ضد يهودي داشت. اين فيلم جنجال آفرين شد، اما نمايش آن در جشنواره کن موفقيتي جز يک جايزه براي بهترين تکنيک فيلم نداشت.
«راسل» در سال 1978 فيلم «والنتينو» را که برداشت آزاد از زندگي «رودلف والنتينو»، بازيگر مشهور سينماي کلاسيک بود ساخت که موفقيتي به دست نياورد و خود آن را يک شکست در کارنامه هنري خود ميدانست و از ساخت آن اظهار پشيماني ميکرد.
راسل در سال 1984 فيلم تريلر روانکاوانه «جنايتهاي هوس» را با بازي آنتوني پرکينز ساخت که آخرين فيلم آمريکايي او محسوب ميشود و نتيجهاش شکست مطلق بود.
وي بعد از چند سال کنارهگيري از سينما و کارگرداني اپرا، با فيلم ترسناک «گوتيک» درباره مري شلي و داستان آفرينش فرانکشتاين به سينما بازگشت. او فيلم ديگري به نام «آشيانه کرم سفيد» براساس رماني از برام استوکر درباره يک افسانه ترسناک فولکلوريک انگليسي ساخت که «هيو گرانت» در آن بازي ميکرد.
فيلم «رنگين کمان» اقتباس ديگري از رمانهاي «دي.اچ لاورنس» بود که در سال 1989 ساخت و دنباله رمان و فيلم «زنان عاشق» محسوب ميشود و «گلندا جکسون» در آن بازي ميکرد. منتقدين از اين فيلم بهعنوان آخرين فيلم شخصي راسل نام ميبرند. «راسل» در سالهاي اوايل 2000 چند فيلم با بودجه کم از جمله «دهان شير» ساخت که بسيار ناموفق بود. وي مدتي هم به عنوان استاد مهمان در دانشگاه ولز و مدرسه فيلم نيوپورت تدريس کرد.(ايسنا)
404 page views
|
|
|
|