|
ريال در حسرت رهايی از صفرها
|
رادیو فردا- در پی پيشنهاد بانک مرکزی و موافقت هيات وزيران، لايحه حذف چهار صفر از پول ملی ايران به مجلس شورای اسلامی تقديم خواهد شد. راديو فردا، در گفتگو با فریدون خاوند، استاد اقتصاد در پاریس، به همين موضوع می پردازد. بحث بر سر تغيير واحد پول ملی ايران از راه کم کردن شمار صفر ها بر روی اسکناس ها، بار ديگر بالا گرفته و به نظر ميآيد که اين بار، تغيير مورد نظر، جدی تر شده. تا تحقق اين برنامه اصلاحی و تولد پول تازه ايران، چه مراحلی در پيش است؟ طرح ايجاد يک پول جديد برای ايران از راه صفر زدايی از دو دهه پيش مطرح بود، ولی از سال ۱۳۸۶ شکل جدی تری به خودش گرفت، موقعی که محمود احمدی نژاد دستور بررسی سه صفر از اسکناس را مطرح کرد و کميته ای هم برای اين کار در بانک مرکزی جمهوری اسلامی تشکيل شد. سر انجام، بعد از فراز و نشيب های بسيار، در فروردين ماه سال جاری، رييس کل بانک مرکزی از طرح حذف چهار صفر از اسکناس ها صحبت کرد، يا به عبارت ديگر از تبديل يک اسکناس ۱۰۰۰۰ ريالی يا هزار تومانی به يک اسکناس يک ريالی با ارزشی نزديک به يک دلار آمريکا. با اين حال به نظر ميآيد که هنوز تا تحقق اين برنامه اصلاحی راه درازی در پيش است، چون به گفته شمس الدين حسينی وزير امور اقتصادی و دارايی قرار است موضوع صفر زدايی اول در کميسيون اقتصادی دولت و کار گروه تحول اقتصادی مورد بررسی قرار بگيرد و بعد به صورت لايحه، برای تصويب، به مجلس شورای اسلامی تقديم بشود و طی کردن اين مسير، به گفته مسئولان ارشد جمهوری اسلامی، سه سال طول خواهد کشيد. کاهش صفر ها بر روی اسکناس ها، اصولا به چه منظور انجام ميگيرد؟ از سال های بعد از جنگ جهانی اول تا امروز، حدود هفتاد کشور، اعم از توسعه يافته و در حال توسعه، از يک تا شش صفر را از اسکناس هايشان حذف کرده اند، از برزيل و آرژانتين گرفته تا همين اواخر، در همسايگی ايران، دو کشور افغانستان و ترکيه. فرانسه در دوران بعد از جنگ جهانی دوم دوبار پول ملی اش را عوض کرد. در ژانويه ۱۹۵۹، فرانک قديم با حذف دو صفر به فرانک جديد بدل شد و در سال ۲۰۰۲ نيز فرانک جای خود را به يورو داد. ترکيه در ژانويه سال ۲۰۰۵ ميلادی شش صفر را از ليره ترک برداشت و ليره جديد را به وجود آورد.. پيش از اين ابتکار، ليره ترک در پی سال ها تورم لجام گسيخته، به پولی بی ارزش بدل شده بود. يک گردشگر آمريکايی يا اروپايی به محض ورود به ترکيه بلافاصله ميليونر ميشد، چون در مقابل مقدار کمی ارز چند ده ميليون ليره دريافت ميکرد، ولی ميليون هايی بی ارزش. امروز با توجه به سالم سازی فضای اقتصادی ترکيه، پول ملی اين کشور از قدرت و اعتماد شهروندان ترکيه و محافل مالی بين المللی برخوردار است. موافقان اصلاح پولی در ايران، که به خصوص زير تاثير تجربه موفق ترکيه قرار گرفته اند، انجام اين کار را ضروی ميدانند چون ريال طی سه دهه گذشته به شدت سقوط کرده و تعداد صفرها بر روی اسکناس ها درد سر آفرين شده. هواداران صفر زدايی ميگويند که با توجه به بی ارزش شدن پول، حجم اسکناس های مورد نياز به گونه ای نجومی افزايش يافته، هزينه چاپ اسکناس بالا رفته و شمارش اينهمه پول وقت و انرژی بانک ها و مراجعانشان را بر باد ميدهد. انها معتقدند که با کم کردن شمار صفر ها، مبادلات آسان تر ميشود، حجم اسکناس های در گردش کم تر ميشود، حساب ها و تراز نامه ها قابل فهم تر ميشوند، وقت مردم در شمردن صفر اين همه تلف نمی شود و، مهم تر از همه، پول ملی، بدون انبوه صفر، از لحاظ روانی در نظر مردم قرب و منزلت پيدا ميکند و مبارزه با تورم آسان تر ميشود. با کم کردن صفر ها بر روی اسکناس ها، آيا می توان واقعا اعتبار پول ملی را بالا برد و با تورم مبارزه کرد؟ کم کردن صفر ها، به خودی خود، دردی را دوا نميکند، مگر اين که اين کار مرحله نهايی يک سلسله اصلاحات بنيادی باشد برای مبارزه با تورم و تقويت پايه های اقتصاد ملی. سقوط مقاومت ناپذير ريال در سی و دو سال گذشته پيآمد از نفس افتادن چرخ های اقتصادی ايران است و نه عامل آن. جان بخشيدن به پول ملی ايران نيز مستلزم تقويت بنيان های اقتصادی ايران است و حذف صفر ها، تنها در رابطه با مجموعه وسيعی از اصلاحات در عرصه های گوناگون برای خارج کردن اقتصاد کشور از انحطاط، معنی پيدا ميکند. به بيان ديگر اصلاح پولی بر پايه حذف صفر ها، به گونه ای منزوی و فرمايشی، دردی را دوا نمی کند. نمی توان فرمان داد که هر واحد پولی ايران معادل يک دلار بشود. برای جان دادن به پول ملی بايد دولت، در اداره بودجه، منضبط بشود، وابستگی شديد بودجه به در آمد های نفتی کاهش يابد، نظام مالياتی ايران سر و سامان بگيرد، نظام بانکی ايران تغيير کند، و غيره... به دشواری می توان پذيرفت که حذف صفر ها، در شرايط کنونی کشور، واقعا در صدر اولويت های ايران قرار داشته باشد. اقتصاد ايران در حال حاضر، با نرخ رشد صفر در صد و تورم بالای بيست در صد، گرفتار رکود توام با اوجگيری قيمت ها است. به علاوه سياست اقتصادی کشور غرق در آشفتگی است و اصولا معلوم نيست که سکان سياستگذاری اقتصادی در دست کيست. در ورای اقتصاد، مجموعه سياست های داخلی و خارجی ايران هم بحران زده است. در اين شرايط از کم کردن صفر ها بر روی اسکناس ها کاری ساخته نيست و اگر هم اين کار انجام بگيرد، پول جديد خيلی زود به سرنوشت درد ناک ريال دچار خواهد شد. در رابطه با حذف صفر ها از روی اسکناس ها، بحث هايی هم در رابطه با اسم پول آينده ايران مطرح است. کدام اسم بيش از همه مورد نظر است؟ هنوز معلوم نيست. شايد ريال به جای خود باقی بماند، هر چند که اين نام به عنوان يکی از عواقب حضور پرتغالی ها در خليج فارس به شدت مود انتقاد قرار گرفته است. در واقع پرتغالی ها در اواخر قرن شانزدهم ميلادی پول خود را، که «رئال» نام داشت (و امروز پول ملی برزيل است) در منطقه خليج فارس رايج کردند که بعد ها با تبديل شدن به «ريال» نقش پول ملی را در بعضی از کشور های منطقه بر عهده گرفت. جمعی هم ميگويند بهتر است تومان جانشين ريال شود، ولی تومان نيز به عنوان باز مانده حضور مغول در ايران، مورد انتقاد است. در اين ميان شماری از اديبان و باستانشناسان ايرانی هم به ميدان آمده اند و از گزينش نام سکه های ايران پيش از اسلام برای پول آتی کشور دفاع کردند. از اين دريچه نام دريک (که داريک يا زريک نيز گفته شده)، واحد پولی عهد هخامنشی، بيش از همه مطرح شد. نام تالان يا تالانت نيز به ميان آمده، اما با مخالفت شماری از صاحبنظران روبرو شده که ميگويند اين کلمه ناظر بر يکی از اوزان باستانی بوده و با واحد پولی رابطه ای ندارد. استفاده از نام پول های پيش از اسلام طبعا با مخالفت جريان هايی روبرو است که به هيچوجه حاضر نيستند به ملی گرايان امتياز بدهند. به هر حال نام پول احتمالی آتی چه ريال و تومان باشد و چه دريک و تالانت، مهم کاربرد واقعی آن است و احترام و اقتداری که از آن برخوردار خواهد شد. از دوران ارسطو تا امروز، برای پول سه نقش اساسی قايل شده اند : واسطه مبادله، ابزار اندازه گيری ارزش کالا ها و خدمات، و وسيله پس انداز. اگر پول به دلايلی از عهده انجام اين نقش ها بر نيآيد، از چشم می افتد. پولی که به دليل تورم ارزش خود را به سرعت از دست ميدهد، نمی تواند وسيله پس انداز باشد. در تاريخ اقتصادی جهان، پول های از "سکه افتاده" کم نبوده و نيستند. در دوران معاصر، تورم مهم ترين عامل انحطاط پول ها است.
در سال ۱۹۲۳، قيمت کالا ها در آلمان هر پنجاه ساعت يکبار دو برابر ميشد. حدود سه سال پيش در زيمبابوه، قيمت کالا ها هر بيست و چهار ساعت يکبار دو برابر ميشد. ايران البته به سرنوشت زيمبابوه دچار نشد، ولی پول ملی آن (ريال) چنان سقوط کرده که عملا در محاسبات و معاملات روزمره مردم کنار گذاشته شده ويکی از بی اعتبار ترين پول های جهان است.
316 page views
|
|
|
|