|
جنبش والاستريت مرزها را درنورديد
|
جام جم آنلاين-
جنبش اعتراضی والاستریت آمریكا كه از 17 سپتامبر با تجمع معترضان در پارك زاكوتی نیویورك آغاز شد، وارد دومین ماه خود شده است.
جنبش نوپای تلاش برای اشغال والاستریت بعد از چهار هفته تحصن و اعتراضهای پیدرپی در نیویورك، سرانجام پایه تظاهرات مردم آمریكا در ایالتهای مختلف قرار گرفته و به بیش از 80 كشور گسترش يافته است.
برای بررسی بیشتر ريشههاي این جنبش و پیامدها و تاثیرات آن با دكتر فواد ایزدی، كارشناس آمریكا و استاد دانشگاه تهران به گفتوگو نشستهایم.
علل آغاز و ریشههای جنبش كنونی والاستریت در آمریكا را در چه میدانید؟
آنچه در آمریكا پیش آمده است، ریشه اصلیاش دلایل اقتصادی است. یعنی اگر ما در آمریكا وضعیت مناسبتر و بهتری داشتیم، احتمالا شاهد بروز این جنبش نبودیم، اما در حالی كه این جنبش ریشههای اقتصادی دارد به نظر میرسد تبدیل به جنبشی سیاسی شده است و جرقهای كه در این كشور زده شد، حركت را به سمتی میبرد كه نظام اقتصادی و سیاسی آمریكا زیر سوال ميرود.
آنها میگویند ما 99 درصد هستیم و مخالف آن یك درصد طبقه بسیار غنی جامعهایم. یعنی اینكه همین یك درصد در ساختار سیاسی نفوذ دارند، ساختار سیاسی را كنترل میكنند، سیاستمداران را از آن خود میكنند و در عوض سیاستمداران منافع یك درصد را مورد توجه قرار میدهند و به منافع 99 در صد توجه چندانی نمیكنند. این رویكرد از نگاه جنبش والاستریت بر خلاف دموكراسی است.
گذشته از این نیز موارد دیگری چون ضدیت با جنگ و مخالفت با اوباما مورد توجه جنبش والاستریت است. در كنار آن مشكلات حاشیهای نیز مورد توجه قرار گرفته ، اما باید گفت كه دلیل اصلی، ساختار سیاسی ـ اقتصادی جامعه آمريكاست.
میتوان تفاوتی بین این جنبش با جنبشهای پیشین آمریكا متصور شد؟
تفاوت این حركت با حركتهای قبلی در آمریكا این است كه قبلا حركتهای زیادی صورت گرفته بود، اما آنها بیشتر جنبهای سیاسی داشتند. مثلا اتحادیههای كارگری به شركتی اعتراض میكردند یا اینكه تظاهرات ضدجنگی صورت میگرفت، اما حركت كنونی نظام سیاسی ـ اقتصادی آمریكا را زیر سوال میبرد.
تفاوت دیگر این جنبش با جنبشهای دیگر آمریكا در گستردگی آن است مثلا در 1400 شهر آمریكا این جنبش دست به اعتراض زده و جمعیت قابل توجهی شامل سیاهپوست و سفیدپوست نیز در آن حضور یافتهاند.
يك تفاوت دیگر این جنبش، نقش جوانان در این حركت است. در این حركت جوانان نقش فعالی دارند و همچنین از اقشار مختلف جامعه در آن سهیم هستند.
باراك اوباما، رئیسجمهوری آمریكا حمایتي ضمنی از جنبش والاستریت نشان داد. نگاه دولت اوباما به این جنبش چیست؟
بخشی از حزب حاكم دموكرات درآمریكا یا قوه مجریه علاقهمند هستند كه مسیر این حركت را تغییر دهند تا حركتی بر ضدجمهوریخواهان باشد.
یعنی این حركت را در زیر مجموعه حزب دموكرات در آورند و همان كاری كه جمهوریخواهان با حزب چای یا تیپارتی كردند و توانستند حركتی را كه ابتدا مردمی و انتقادی بود در داخل خود هضم كنند.
حزب دموكرات هم مایل است كه جنبش «والاستریت را اشغال كنید» را در داخل حزب دموكرات هضم كند تا اهرمی برای حزب دموكرات برای مقابله با جمهوریخواهان باشد، اما باید گفت جنبش كنونی و مردمی كه اكنون تظاهرات مردم در آمريكا را ساماندهي ميكنند، مخالف هر دو حزب آمریكا هستند حتی امكان دارد آنان به اوباما در انتخابات ریاستجمهوری پیشین رای داده باشند، اما به این دلیل به اوباما رای دادند كه تغییراتی جدی در ساختار سیاسی ـ اقتصادی آمریكا اعمال كند، اما وی این كار را نكرد.
به همین دلیل نیز بخشی از مردم از اوباما عصبانی هستند و در تظاهرات شركت میكنند. واكنش اوباما نیز در مورد جنبش كنونی در واقع تایید این جنبش نبود، بلكه او سعی در استفاده از این جنبش به نفع خود داشت یعنی میخواست این را نشان دهد كه سخن جنبش، سخن من هم هست.
نكته دیگری كه باید ذكر كرد و برخی از شخصیتهای این جنبش نیز بر آن تاكید كردهاند، اين است كه این حركت با هر دو حزب مشكل دارد و به نظر میرسد تلاش دارد تا مستقل بماند.
با توجه به اینكه مجله تایم با انجام یك نظرسنجی اعلام كرد 54 درصد مردم آمریكا، طرفدار جنبش اعتراضی والاستریت هستند و فقط 23 درصد اعلام كردهاند نظر مثبتی نسبت به این جنبش ندارند، آیا ممكن است جنبش كنونی دامنه وسیعتری در آمریكا به خود گیرد؟
این امكان وجود دارد و جدی نیز هست، چرا كه اكنون نیز در 1400 شهر در آمریكا مردم در تظاهرات شركت میكنند و خود بیانگر این نكته است كه این حركت در دیدگاه مردم آمریكا، محبوبیت بالایی دارد.
اما باید این را نیز در نظر گرفت كه اگر به تاریخ آمریكا نظری داشته باشیم، میبینیم كه دولتهای آمریكا در مدیریت جنبشهای اجتماعی و سركوب این جنبشها بسیار موفق بودهاند؛ به طوری كه بسیاری از كشورها در دنیا نیز از آمریكا الگو گرفتهاند. یعنی آمریكاییها در این حوزه تبحر دارند.
اگر بر اساس تاریخ آمریكا ما صرفا نگاهی تاریخی به این مساله داشته باشیم و در مورد جنبش كنونی والاستریت پیشبینیهايی انجام دهیم، باید نگاهی منفی داشته باشیم و این نیز امیدواری ایجاد نمیكند. در عین حال اتفاقی را كه طي چند ماه گذشته در كشورهای عربی رخ داده است و هیچكس آنها را پیشبينی نمیكرد (مثلا كسی سرنگوني مبارك و بنعلي را پیشبینی نمیكرد) باید مورد توجه قرار داد.
یعنی تحلیل تاریخی در چند ماه اخیر زیاد جواب نداده، چرا كه رخدادهایی اتفاق افتاده است كه با تحلیل تاریخی نمیتوان آن را مورد بررسی قرارداد. از سوي ديگر، با توجه به توان سركوب دولت آمریكا نباید صددرصد از نتیجهگیری این جنبش ناامید بود.
با در نظر گرفتن اینكه اكنون جدا از آمریكا، انگلیس، فرانسه، آلمان و 900 شهر در قارههای مختلف جهان شاهد حضور هزاران نفر در تظاهراتی مشابه با جنبش تصرف والاستریت در نیویورك هستیم تا چه حدی این جنبش را میتوان حركنی بر ضد نظام سرمایهداری در سطح جهان دانست؟
اگر به شعارهایی كه در جنبش كنونی والاستریت و كشورهای دیگر نگاهی داشته باشیم بحث زیر سوال بردن نظام سرمایهداری به این شكل مطرح است كه یك درصد بالای جامعه نباید بر كل جامعه حكومت كنند، سیستم سیاسی را در اختیار خود گیرند و سیاستمداران نیز نباید به خواستهای یك درصد تمكین كنند. این نیز خود نكتهای مهم در مسير شكوفايي اين جنبش است ، كه هم آمریكا به آن میپردازند و هم كشورهای دیگر.
تاثیرات جنبش كنونی والاستریت بر احزاب سیاسی و جامعه آمریكا چه میتواند باشد؟
چنانچه نظر سنجی مجله تایم نیز بیانگر آن است 54 درصد مردم آمریكا از این حركت حمایت كردهاند. این یعنی اینكه درصدی از 99 درصد مردم به حمایت از این جنبش برخاستهاند و بخشی از مردم آمریكا نيز با توجه به اینكه وضعیت خوبی ندارند دلیل اصلی مشكلات خود را نميدانند. به همین دلیل این تظاهراتها نقش بیداری دارد و آنان میگویند كه بیدار شوید و این حركت به دنبال بیداری بقیه مردم آمریكاست كه هنوز بیدار نشدهاند.
در این بین تاثیرگذاری این جنبش تاثیر كم نخواهد بود و اینكه آیا تظاهرات 10هزار نفری را به صدها هزار نفری و میلیونی بدل كنند سوالی است كه اكنون نمیتوان به آن پاسخ داد، چراكه دولت آمریكا در سركوب حركتهای اجتماعی كاملا موفق عمل كرده است.
نگاه جمهوريخواهان به اين جنبش چگونه است؟
میچ مك كانل، رهبر جمهوریخواهان مجلس سنای آمریكا موضع خود را در مورد جنبش والاستریت با یك كلمه مشخص كرد و آنها را اراذل و اوباش نامید. نگاه جمهوریخواهان نسبت به این جنبش كاملا منفی است و رسانههای آمریكایی هماهنگ با جمهوریخواهان نیز با این جنبش برخورد میكنند.
از سوي ديگر جنی بت مارتین و مارك مكلر از پایهگذاران جنبش چای (تی پارتی) حامیان جنبش والاستریت را قانونشكنان مشكلآفرینی خواندند كه به دنبال نابودی ملت آمریكا هستند. در مقابل بخشی از دموكراتها نگاهشان براین است كه بتوانند از این حركت برای مقاصد سیاسی خود استفاده كنند و سمت حركت را به سوي خود تغییر دهند.
این جنبش چه تاثیراتی ميتواند بر انتخابات ریاست جمهوری سال آینده آمریكا داشته باشد؟
اگر دموكراتها موفق به مهار جنبش و هضم آن در درون حزب خود شوند این عمل تاثیر مثبتی در پیروزی دموكراتها در انتخابات سال آینده خواهد داشت. چراكه جمعیت قابل توجه منتقد را میتوانند جذب خود كنند و به اهداف خود نیز برسند، اما اگر نتوانند این حركت را درون حزب دموكرات هضم كنند، این امر بشدت برای حزب دموكرات بد خواهد بود، زيرا بسیاری از افرادی كه اكنون در خیابانهای آمریكا تظاهرات میكنند به آقای اوباما رای داده بودند و علت اینكه به خیابانها آمدهاند، تغییری بود كه اوباما با وجود قول به آن انجامش نداد. از اين رو آنان معتقد هستند دوباره به دموكراتها رای نمیدهند و اين میتواند خبر بدی برای دموكراتها باشد.
چه چشماندازي براي پيروزي اين جنبش وجود دارد؟
این حركت در وضعیت فعلی هم كه قرار دارد، پیروز شده است، چراكه دولتمردان آمریكا و مردم دنیا اكنون میدانند جمعیت قابل توجهی در آمریكا ساختار سیاسی- اقتصادی آمریكا را نقد میكنند و مشكل جدی با این ساختار دارند.
این حركت اگر حتی به صورت كامل نیز پیروز نشود، پیروزی مقطعی و درصدی را در راه اهداف خود دارد و حكومت را به سمتی میبرد كه هر چند ممكن است به نقطهای كه جنبش میخواهد ، نرسد و ساختار سیاسی - اقتصادی آمریكا تغییری نیابد، اما معتدلتر خواهد شد و این خود نوعی پیروزی است.
تاثیرات بیرونی این جنبش در كشورهای اروپا چه میتواند باشد؟
تحركاتی كه در اروپا قبل از شروع جنبش والاستریت آغاز شده بود روی این جنبش تاثیر گذاشت و در نهایت نیز خود این جنبش در اروپا نیز تاثیرگذار بود. ما میبینیم كه در بسیاری از كشورهای اروپایی به عنوان اعلام همبستگی با والاستریت مردم به خیابانها ریختند و در كشورهایی كه سیستم اقتصادی سرمایهداری و آمریكایی است، بر ضدسیستم نقد داشتند. یعنی در واقع حركتی جهانی در نقد سرمایهداری انجام میگیرد.
آینده این جنبش را چگونه میبیند؟
اگر این جنبش درون دموكراتها هضم شود آینده خیلی خوبی برای آن نمیتوان متصور شد، چرا كه سركوب شده و مسیرش تغییر یافته است، اما اگر هضم نشود و بتواند باقی بماند، میتواند جای خود را در فضای سیاسی آمریكا باز كند. در اين صورت، ما با آمریكایی دیگر مواجه خواهیم بود و همانگونه كه مصر اكنون با مصر دوران مبارك متفاوت است آمریكای آینده با آمریكای امروز متفاوت خواهد بود.
310 page views
|
|
|
|