|
اين هواپيما خلبان ندارد
|
جام جم آنلاين
اواسط سال گذشته وقتي اعلام شد كه نيروهاي مسلح ايراني توانستهاند يك هواپيماي بدون سرنشين آركيو 170 را در خاك كشور بر زمين بنشانند، تب پهپادها در ايران بالا گرفت.
در آن بحبوحه حدس و گمان و خبرهاي داغ، پيدا كردن كارشناساني كه عمر حرفهاي خود را صرف طراحي و ساخت اينگونه از پرندههاي باهوش كرده باشند براي ما در روزنامه جامجم به يك بايد تبديل شد.
همان زمان بود كه متوجه شديم در كنار مجموعههاي بزرگ نظامي كشور كه به منظورهاي مشخصي روي ساخت انواع و اقسام پهپادها سرمايهگذاري كردهاند، يك گروه كوچك از جوانان فارغالتحصيل مهندسي هوافضا نيز همه زندگي خود را صرف اين هواپيماهاي كوچك و استراتژيك كردهاند.
ديدن انواع و اقسام توليدات شركت آئروپارس ما را بر آن داشت تا با مهداد عماديپور مديرعامل اين شركت دانش بنيان ايراني به گفتوگو بنشينيم و از او درباره ساخت پهپاد در ايران بپرسيم.
پهپاد را چه كسي هدايت ميكند؟
پهپاد يا هواپيماي بدون سرنشين را هيچكس نبايد هدايت كند. بايد برنامه پروازي داشته باشد و طبق آن برنامه پروازي پيش برود. به محض اين كه در پرواز هواپيماي بدون سرنشين بعد از برنامهريزياش دخالت ميكنيد از حالت بدون سرنشين خارج ميشود و به صورت نيمه اتوماتيك پرواز ميكند. درباره واژه بدون سرنشين بايد بگويم مشكلي كه وجود دارد اين است كه اكثر پرندههايي كه بدون سرنشين نامگذاري ميشوند اصولا توانايي حمل سرنشين را ندارند. در واقع اين كه كسي سوار بر پرنده نباشد اهميت ندارد، بلكه مهم است كه سيستم خلبان خودكار بتواند بدون دخالت سرنشين يا به طور عامتر عامل انساني پرواز كند. مشكل بزرگي كه متاسفانه امروزه حتي در پروژههاي بزرگي كه با بودجه دولتي ارتزاق ميشوند نيز وجود دارد همين عدم تفاوت گذاشتن بين پرندههاي تفريحي و سرگرمي كنترل از راه دور با پرنده بدون سرنشين است.
عموما تصور از يك پرنده بيسرنشين، پرندههاي زمان جنگ است كه توسط راديو كنترل هدايت ميشد كه اين پرنده اصلا پرنده راديو كنترل تفريحي بود، اما چون در جنگ سيستم بهتري نداشتيم از اين پرندهها براي اهداف نظامي استفاده ميشد. آن هواپيماها حتي توانايي ضبط تصويري را هم نداشتند. نمونه بارز آن پرندهها هماني است كه در فيلم سينمايي مهاجر عموم مردم ديدهاند. پس پرنده مهاجر را ميتوان پرندهاي نام برد كه توسط انسان كنترل ميشد، اما الان پرندههايي را مشاهده ميكنيم كه كامپيوتر آنها را هدايت ميكند. ما خلبان اتوماتيكي در حال حاضر براي پهپاد دانشگاه شريف نصب كردهايم كه حتي براي برنامهريزي اوليه نيازي به كامپيوتر ندارد. طرح ما به اين صورت است كه با يك قطبنما ميتوانيد مسيرهايي كه پرنده نياز دارد برود با 3 كليد دستي و يك تلويزيون يا عينكي كه LCD كوچكي دارد برنامه پرواز را وارد كرده و پرنده مسيري تا 100 كيلومتري را به صورت اتوماتيك ميرود و برميگردد. در حال حاضر سيستمهاي خلبان اتوماتيكي كه به ايران فروخته ميشود معمولا تا 10 كيلومتر برد دارد به دليل اين كه كارهاي نظامي خاص انجام نشود، اما اين كه خودمان ساختهايم 9/99 كيلومتر برد دارد كه نرمافزارش را هم خودمان نوشتهايم.
سير تكاملي هواپيماي بدونسرنشين از كجا شروع شد؟ چه توسعههايي داده شده و چه تكنولوژيهايي در آن دخيل است؟
پهپاد با ساخت هواپيماي مدل تفريحي شروع شد. همانطور كه ميدانيد ابزار تفريحي كه مشتريانش مردم كوچه و بازار باشند داراي بازار پويا و راحتي است براي پول درآوردن. اينطوري شد كه اين صنعت خيلي زود پيشرفت كرد. اول به صورت هواپيماهاي پرتاب آزاد بود، هواپيماي بدون كنترل يا با كنترل را پرتاب ميكردند و هواپيما مستقيم ميرفت و ميچرخيد و بعد از اين كه سوختش تمام ميشد، مينشست.
بعد هواپيماي كنترلدار آمد كه فرامين از طريق يك سيم بلند و نازك توسط خلبان به هواپيما ارسال ميشد. اما بعد از آن تكنولوژي خلبان خودكار پيشرفت كرد و آلمانيها هواپيماهاي گلايدري توليد كردند كه در آن تجهيزات الكترومكانيكي سادهاي وجود داشت كه يك برنامه از پيش تعيين شدهاي را كه براي مثال روي يك ميل بادامك حك شده بود، اجرا ميكرد. بتدريج موتورها كوچكتر شدند و فناوري بيسيم به كمك اين صنعت آمد. اما انقلاب اصلي زماني رخ داد كه فناوري ديجيتال پا به عرصه وجود گذاشت و بنابراين ما ميتوانيم شاهد پرواز هواپيماهاي بدون سرنشين بسيار هوشمند و مستقلي باشيم كه تنها با تكيه بر آنچه خودشان از محيط اطراف درك ميكنند، به پرواز ادامه داده و مانورهاي بسيار هوشمندانهاي انجام ميدهند. تا جايي كه امروزه پرندههايي مانند گلوبال بلند ميشوند و دور زمين ميچرخند و به صورت ماهوارهاي يا اتوماتيك يا با خلبان اتوماتيك كنترل ميشوند.
هواپيماي بدون سرنشين چه كاراييهايي دارد؟ چه عملياتي را ميتوان به اين سيستم سپرد؟
هواپيماي بدون سرنشين در دنياي نظامي در سايز كوچك به درد ديدهباني هوايي، مرزباني و رساندن دارو براي جاهاي خاص ميخورد. در سايزهاي بزرگتر براي حمله يا پروازهاي طولاني يا شناسايي استفاده ميشود، اما در محدوده غيرنظامي پهپاد براي تصويربرداري هوايي و كارهاي زمينشناسي و نقشهبرداري يا در اين حد كه براي سمپاشي مزارع از هليكوپترهاي بدون سرنشين در كشورهاي پيشرفته استفاده ميشود يا حتي براي تست دستگاهها يا تجهيزاتي كه براي هواپيماهاي سرنشيندار استفاده ميشود. اما در حال حاضر عمده استفاده از اين نوع هواپيماها براي ديدهباني، حمل و نقل و كنترل ترافيك است. در حال حاضر پرندههايي مانند قوي برفي وجود دارد كه ساخت كشور آمريكاست كه تا 800 ـ 700 كيلوگرم را ميتواند در مسافتهاي طولاني با خودش حمل كند و ويژگي مهم آن هزينه بسيار اندك تعمير و نگهداري و عدم وجود هزينه خدمه پروازي است. اين هواپيما ميتواند براي رساندن آذوقه به كمپهاي تحقيقاتي قطب شمال يا امدادرساني به سوانح رانندگي در بزرگراهها به كار آيد.
شركت شما از چه زماني و براي چه منظوري كار روي هواپيماي بدون سرنشين را شروع كرد؟
من از دوران دانشجويي يعني از سالهاي 82 ـ81 كار روي طراحي هواپيماهاي جنگنده سرنشيندار را آغاز كردم. مدت كوتاهي در هواپيماسازي بودم و طرحهايي را ارائه دادم. اما خيلي زود فهميدم كه بخش دولتي اين صنعت، دست من را به عنوان يك مهندسي كه كلي ايده داشتم ميبندد. در آن زمان من و دوستانم توانايي مالي براي اين كه در ساخت هواپيماي سرنشيندار پا بگذاريم را نداشتيم. ديديم تنها راهي كه وجود دارد شروعكردن طراحي و ساخت هواپيماي بدون سرنشين است كه نتيجهاش يكي از اولين پرندههاي بدون سرنشين واقعي ايران بود. در آن زمان هواپيماي الكتريكي بدون سرنشين با خلبان اتوماتيك در ايران وجود نداشت و من موتور آن را با مشقت زيادي سوار كردم و تست پرواز گرفتم. البته اين پروژه متعلق به شركت آئروپارس نبود، من براي يك شركت خصوصي ديگري اين كار را كردم اما اين كار شد سرآغازي براي فعاليتهاي شركت تازه تاسيس ما.
بعد از اين كه تصميم گرفتيد اين پروژه را شروع كنيد با چه مشكلاتي روبهرو شديد؟
اولين مشكلاتي كه وجود داشت و هنوز هم وجود دارد كمبود مواد اوليه و ملزومات صنعت هوافضا در ايران است. صنعت هواوفضا اولين چيزي كه نياز دارد وسايل و ابزار الكترونيك است يعني هر چه شما طرح و ايده هم داشته باشيد، اگر ملزومات مورد نيازتان در دسترس نباشد به هيچ كاري نميآيد. دوم سيستمهاي الكترونيكي، چون هواپيمايي كه خلبان اتوماتيك حرفهاي نداشته باشد، صد درصد هواپيمايي مدل و تفريحي است كه به درد كارهاي حرفهاي نميخورد و اين خيلي نكته قابل تاكيدي است. هواپيما بايد خلبان اتوماتيك حرفهاي داشته باشد و از ديد خارج شود و بعد به صورت اتوماتيك برگردد به آشيانه.
تازه حالا اگر بتوانيم با هزار و يك گرفتاري قطعات و مواد اوليه را بخريم و بياوريم ايران دچار مشكل با گمرك ايران خواهيم شد. از طرفي اين مواد و قطعات الكترونيكي را به ما نميدهند، چون ما در ايرانيم و اينجا فعاليت داريم، از طرفي اگر ما اين قطعات را وارد كنيم، گمرك ايران نميگذارد اين قطعات ترخيص شود و هزار تا مشكل براي واردكنندگان ايجاد ميكنند. از همان اول كه شركت را تاسيس كرديم، ميدانستيم صنايع نظامي مشتري ما نخواهند بود. بسياري از مشتريهاي ما كشورهاي عربي هستند. آنها از تجهيزات پروازي ما براي تصويربرداريهاي هوايي كه شركتهاي نفتي آن كشورها نياز دارد، استفاده ميكنند.
شما چندين نمونه هواپيما طراحي كردهايد. چرا اين همه مدل متنوع ساخته شده است؟
عماديپور: پهپاد را هيچكس نبايد هدايت كند. به محض اين كه در پرواز هواپيماي بدون سرنشين بعد از برنامهريزياش دخالت ميكنيد از حال بدون سرنشين خارج ميشود. پهپادهاي راديوكنترلي هواپيماهاي تفريحي هستند و نه هواپيماهاي بدون سرنشين
مدلهاي متنوع براساس نيازهاي متنوع ساخته شده است. شركتهايي را ميشناسم كه سالهاست يك مدل را توليد ميكند. يك مدل يك نياز را برطرف ميكند. مثلا هواپيماي كبوتر ساخت شركت ما، پرنده كوچكي است كه كاملا اتوماتيك پرواز ميكند و اين به خاطر نياز خريداراني بود كه مايل نبودند درگير آموزشهاي سخت و طولاني براي خلباني يك هواپيماي پيشرفته شوند. همين هواپيماي كبوتر كه حدود40 كيلومتر برد دارد، به گونهاي طراحي شده كه پس از پايان ماموريت با چتر فرود آيد تا يك فرد مبتدي هم بتواند از آن استفاده كند.
ما اولين شركت خصوصي ايران هستيم كه پاراموتور و چترهاي فرود هواپيما را توليد ميكنيم. دوخت پاراموتور تكنولوژي پيچيدهاي دارد و بسيار مشكل است، چراكه از الياف كندار ساخته شده است. ميدانيد كه الياف كندار ضدسايش است، برش نميخورد و قيچي به آن اثر نميكند و كار با آن بسيار سخت است. يا براي مثال هواپيماي R8 پرنده سبكي است كه دو عدد از آنها در يك ساك دستي جا ميشود. R8 پرنده ارزانقيمتي است كه تا 10 كيلومتر به صورت اتوماتيك تصويربرداري هوايي و گشتزني ميكند.
مشتريهاي شما عمدتا چه كساني هستند؟ چه كساني ميتوانند به شما مراجعه كنند؟
مشتريهاي ما بيشتر دانشگاهها هستند، به اضافه مشتريهاي خارجي در خاورميانه و كساني كه ميتوانند به ما مراجعه كنند راهنمايي رانندگي و نيروي انتظامي است. جنگلباني است كه استفاده بسيار خوبي ميتواند بكند. ميتوانند از پاراموتورهاي بدون سرنشين ما استفاده كنند.دو نمونه از پاراموتورهاي ما مخصوص خاموش كردن آتش است كه محموله زيادي از مواد خاموشكننده آتش را ميتواند در فاصله زيادي حمل كند و در مركز آتش فرو بريزد.
با يك هواپيمايي كه داراي خلبان است بسيار راحت ميتوان در زماني كوتاه محل آتش را پيدا كرده و اقدام به عمليات خاموشكردن آتش نمود، اما به اين پاراموتورها چگونه بايد در زماني كم برنامه داد؟
در دو يا سه دقيقه با يك قطبنماي معمولي زاويه را نسبت به خط شمال و مبدا درآورده و در سيستم ذخيره ميكنيد. در حين پرواز هم ميتوانيد دخالت كنيد و زاويه مسير را تغيير دهيد. اگر بخواهيد از هواپيماهاي معمولي براي اين كار استفاده كنيد شما بايد دائم سه خلبان داشته باشيد كه اگر مشكلي پيش آمد در سه شيفت حضور مداوم داشته باشند، اما اين سيستم بدون سرنشين ميتواند دائم در آشيانه شما آماده پرواز موجود باشد و در دو تا سه دقيقه آماده پرواز شود. هواپيما مريض نميشود، غيبت نميكند، بيمه نميخواهد و حقوق نميگيرد و هزينه تعميراتي آن بسيار كم است.
اين هواپيماها به GPS و سيستم ناوبري ديگري مجهز نيستند. به نظر ميآيد كه هواپيماهاي شما آنقدرها هم هوشمند نيستند. مثلا در برخورد با موانع، عكسبرداري از جايي خاص يا همين مورد پيدا كردن موقعيت آتش به صورت هوشمند چگونه عمل ميكنند؟
صددرصد در اين هواپيماها سيستمهاي اندازهگيري و حسگرهاي زيادي وجود دارد. سادهترين اتوپايلوت سيستمي است كه طول و عرض جغرافيايي منطقه را به آن ميدهيد و خودش تصميم ميگيرد و نهايتا هم خودتان ميتوانيد دخالت كنيد. يعني به جاي اين كه يك سرنشين بگذاريد و هواپيما را به آسمان بپرانيد با اين هواپيماهاي بدون سرنشين يك مرحله بالاتر هستيد. همچنين هواپيماهاي معمولي خلباندار نميتوانند 10 تا 15 ساعت در هوا پرواز كند، يعني اصلا هيچ انساني نميتواند اين مدت طولاني يك جا ثابت بنشيند و دائم مراقب اوضاع باشد اما در حال حاضر سيستمهاي پاراموتور بدون سرنشين ما 15 ـ 10 ساعت پرواز ميكنند بدون نياز به اكسيژن، بدون نياز به سيستم گرمايشي، آب و غذا و صد جور توقع ديگر.
فرض كنيد من مزرعه خيلي بزرگي دارم و ميخواهم دور تا دور مزرعه را ديدهباني و همهجا را كنترل كنم، اما نميخواهم از دوربين استفاده كنم، با استفاده از همين پاراموتورهاي شما چقدر هزينه بايد كنيم؟ چه تجهيزاتي را بايد تهيه كنيم و چه كارهايي را بايد انجام دهيم؟
شما ميتوانيد با يك هزينه حدود هفت ميليون تومان يكي از هواپيماهاي بدون سرنشين كلاس يك ما را تهيه كنيد كه مجهز به موتور الكتريكي است و با برق مزرعه شما شارژ ميشود. حالا شما ميتوانيد انتظار داشته باشيد كه پرنده شارژشده شما حدود پنج تا شش ساعت مداوم پرواز كند و براي مثال برود سراغ گله گاوتان در آن سوي تپه و بعد برگردد انبار را ديدهباني كند و بعد برود بالاي سر مزرعه و حتي ميشود تجهيزاتي را روي آن نصب كرد كه صدايي هم توليد كند كه پرندهها را فراري دهد يا به آدمهاي مزاحم اخطار دهد. براي مثال ما براي مشتري بحرينيمان براي ديدهباني دريايي پرندهاي ساختيم كه بلندگويي در آن كار گذاشته بوديم تا در حين ديدهباني دريايي اگر كسي نزديك به محوطه ممنوعه ميشد، اخطار دهد.
از آن طرف ما براي پرندههاي خودمان گارانتيهايي هم در نظر گرفتهايم به اضافه اين كه خريدارمي تواند با هزينه كمي آموزش ببيند. ما يك نمونه صادرات به يك دامدار در كشور انگليس داشتهايم. حتي تا به حال نياز پيدا نكرده تا قطعه يدكي از ما تهيه كند، چون دستورالعملها را خيلي با دقت رعايت ميكند. همين پرنده را اگر از يك شركت خارجي ميخريد بايد حدود 100 ميليون تومان هزينه ميكرد.
چند وقت پيش در نمايشگاهي در مسكو هواپيماي بدون سرنشيني ديدم كه سازندهاش ميگفت يكي از شركتهاي ايراني نمونهاي از آن را از آنها خريداري كرده است به قيمت حدود 120 ميليون تومان و بايد گفت جاي تاسف دارد هواپيمايي كه نه استاندارد دارد نه گارانتي با اين قيمت توسط شركتهاي ايراني خريداري ميشود، در حالي كه ما خودمان هواپيماهايي داريم كه استاندارد دارد و واقعا صلاحيت دارد و از همه مهمتر اين كه با يكچهارم قيمت عرضه ميشود، اما خيلي از خريداران حاضر نيستند كالاي ايراني بخرند.
شركت شما با اين كه يك شركت كوچك است كل فرآيند طراحي، ساخت، بازاريابي و فروش و كار انبوه خودش را انجام ميدهد. به نظر شما قسمت سخت كار كجاست؟
قسمت سخت كار شامل تامين مواد اوليه و قطعات است آن هم نه به خاطر تحريم، بلكه به خاطر گمرك كشور ايران است و با كمال اطمينان ميگويم كه در گمرك ايران يك كانتينر كالا را خيلي راحت ميتوانيد وارد كنيد، اما يك دانشجو يك قطعه كوچك را نميتواند وارد كند و سالها بايد دنبال ترخيص كالايش باشد. يك محدوديت با اين است و محدوديت ديگري كه ما را در كار شركتي اذيت ميكند پشتيباني است. مشتريهايي كه ما در ايران داريم به اندازهاي كه بايد از پرنده بدون سرنشين و سيستم بدون سرنشين اطلاعاتي ندارند. يعني مشتري چيزي سفارش ميدهد و به او ميگوييم پرنده را به صورت خام ميخواهيد يا نياز به آموزش هم داريد؟ ميگويد: نه نيازي به آموزش ندارم و در فلان ارگان هستم فقط پايينترين قيمت را بگوييد و بعد معلوم ميشود كه اين آدم اصلا از هواپيماي بدون سرنشين اطلاعاتي ندارد و سالهاست با هواپيماي تفريحي كار ميكرده است و آنموقع است كه درگيري شروع ميشود، شركت ما براي دادن خدمات به دنبال دريافت هزينهاش است، اما آن مشتري يا شركت نميخواهد براي آموزش هزينهاي بپردازد. نتيجه اين ميشود كه يا پرنده را نميتوانند استفاده كنند يا ما مجبور ميشويم آن مشتري را از فهرست مشتريانمان حذف كنيم.
شهرام يزدانپناه - گروه دانش
756 page views
|
|
|
|