|
بررسی علمی لحظه نوروز یا تحویل سال
|
رادیو فرانسه
فرا رسیدن نوروز و آغاز سال نو خورشیدی، برابر است با آمدن بهار به نیمکره ی شمالی کره ی زمین؛ و اما لحظه ی تحویل سال یا لحظه ی نوروز، در واقع رویدادی است علمی و به همین دلیل تقویم و یا گاهشمار نوین ایرانی که به لطف تلاش و کوشش خیام طراحی شد، دقیقترین گاه شمار خورشیدی جهان به حساب می آید.
از نظر علمی و اخترشناسی، در لحظه ی تحویل سال و یا همان لحظه ی نوروز، چه روی میدهد؟
توضیحات بیشتر، از دکتر محمد حیدری ملایری، اخترفیزیکدان رصدخانه ی پاریس:
پیش از هر چیز، سال نو را به شما و شنوندگانتان شادباش میگویم و برای همگی تندرستی و به روزی آرزو میکنم.
لحظه ی فرارسیدن نوروز یا تحویل سال، رویدادی است اختری و علمی. مثل آغاز سال مسیحی نیست که قراردادی باشد و ربطی به رویدادی طبیعی نداشته باشد. این لحظه با خود، بهار را به نیمکره ی شمالی میآورد. فصل تغییر میکند و طبیعت زنده میشود.
اما پیش از اینکه در باره ی این لحظه توضیح بیشتری بدهم، باید به این نکته اشاره کنم که نوروز سرشار از پیامهای زندگی، امید و دوستی است. نوروز نماد شادی انسان است از بیداری یا نوگشت طبیعت، پس از سپری شدن زمستان سرد و سترون. نوروز جشن چیرگی روشنایی است بر تاریکی.
پدران ما از هزاران سال پیش این رویداد را گرامی داشته اند. نوروز آیینی است که مردم پهنه ی گستردهای از آسیای باختری تا آسیای میانه، مردمی با زبانها و باورهای گوناگون، آن را جشن گرفته اند و جشن میگیرند.
چیزی که جالب است، نوینی نوروز است؛ با اینکه ریشه در هزاران سال پیش دارد. به دین ویژهای وابسته نیست و هرکس با هر باوری میتواند آن را از خود بداند. چون جشن همگامی با طبیعت و زندگی و شادی است. به همین علت، نوروز یکی از پایه های همبستگی ایرانیان در طول سده ها بوده است.
همچنین باید گفت که در طول تاریخ، بدخواهان و سرکوبگران فرهنگ ایرانی، همیشه هدفشان از میان بردن نوروز بوده. ولی نوروز چنان جایگاه بلندی نزد ایرانیان داشته که دشمنان بهار و شادی هربار ناکام مانده اند.
اما ببینیم از نظر اخترشناسی، در لحظه ی نوروز چه چیزی روی میدهد. زمین سیاره ای است که در مداری بیضی شکل به گرد خورشید میگردد. صف این مدار بر صفحه ی استوای زمین منطبق نیست. این دو صفحه با هم زاویه ای برابر با ۲۳ درجه و ۲۶ دقیقه میسازند. فصل های سال زاییده ی این زاویه اند. به علت این زاویه است که درازای شب و روز معمولاً یکسان نیست. چون خورشید یا بالاتر از استوای زمین قرار داد یا پایین تر از آن؛ و در نتیجه پرتوهای خورشید به طور کج به محور زمین می تابد.
در لحظه ی نوروز یا هنگام تحویل سال، زمین در مدارش به نقطه ای میرسد که روی صفحه ی استوا است. این نقطه را اعتدال یا "هموگان بهاری" میگویند. در این لحظه پرتوهای خورشید بر محور زمین عمودند و شب و روز در سراسر کره ی زمین طولی مساوی دارند. این لحظه آغاز بهار است در نیمکره ی شمالی و آغاز پاییز است در نیمکره ی جنوبی.
آقای دکتر حیدری ملایری، روز اول فروردین چه خصوصیتی دارد و چه ارتباطی دارد با زمان تحویل سال؟
باید به دو چیز توجه کرد؛ یکی لحظه ی نوروز و دیگری آغاز سال برای گاهشمار یا تقویم است. سال گاهشمار همیشه با نخستین روز فروردین آغاز میشود. این یک اصل بنیادی گاهشماری ایرانی است. اما لحظه ی نوروز همیشه روز یک فروردین نیست. اگر لحظه ی تحویل سال، پیش از ظهر به وقت تهران باشد، همان روز، روز اول فروردین است. اگر تحویل سال بعد از ظهر باشد، روز بعد، روز آغاز فروردین خواهد بود.
این به این علت است که روز گاهشمار همیشه از نیمه شب شروع میشود. حال آنکه درازای سال ۳۶۵ روز درست نیست. بلکه به طور میانگین ۳۶۵ روز و پنج ساعت و ۴۹ دقیقه است.
به علت این کسر روز، لحظه ی تحویل سال، جایش را تغییر میدهد و هر سال به طور میانگین پنج ساعت و ۴۹ دقیقه، دیرتر از سال پیش شروع میشود. همیشه به طور جفت، دوبار پیش از ظهر و دوبار پس از ظهر روی میدهد و هر ۳۳ سال یکبار، نزدیک به نیمه شب اتفاق میافتد. به همین سبب است که گاهشمار ایرانی دارای دوره ای ۳۳ ساله است.
اگر این کسر روزها را به حساب نیاوریم، یعنی سال را ۳۶۵ روز درست فرض کنیم، نوروز را به غلط موقعی میگیریم که هنوز بهار نشده است. بعد از چهار سال، نوروز به اندازه ی یک روز به درون ماه اسفند لیز میخورد و بعد از هشت سال، دو روز به داخل زمستان کشیده میشود.
در همین حال، لحظه ی آغاز بهار، از نظر اخترشناسی، بعد از چهار سال، به دوم فروردین میافتد و بعد از هشت سال به سوم فروردین. ۱۵۰۷ سال طول میکشد تا دوباره نوروز به نقطه ی آغاز بهار برگردد.
در تاریخ گاهشمار ایرانی، کسی که نوروز را به آغاز بهار پیوند داد، ریاضیدان اخترشناس نامور، عمرخیام نیشابوری بود. در واقع، خیام کاری را کرد که آرمان زرتشت بود، ولی خود او نمیتوانست این کار را بکند.
آقای دکتر محمد حیدری ملایری، چطور شد که خیام، همانطور که شما اشاره کردید، به اصلاح گاهشمار یا تقویم ایرانی پرداخت؟
ملکشاه سلجوقی که در آن زمان بر ایران فرمانروایی میکرد، در قرن پنجم هجری، سرزمین پهناوری داشت؛ بسیار پهناور، که اداره اش با گاهشمار قمری اسلامی امکانپذیر نبود. چون در گاهشمار قمری ماهها به فصلهای طبیعی پیوند ندارند و تابستان و زمستان به هر ماهی میتوانند بیافتند. مثلاً برداشت خرمن تاریخ معینی ندارد و کار گردآوری مالیات خرمن بسیار دشوار میشود. به همین علت است که حتی امروز گاهشمار اداری کشورهای عرب، گاهشمار مسیحی است و نه گاهشمار اسلامی که فقط برای امور دینی به کار میرود.
علاوه بر این، در زمان خیام جشن نوروز به علتی که ذکر کردم، به درون زمستان جابه جا شده بود و بنا بر تاریخ نویسان و اخترشناسان نزدیک به آن دوره، اصلیترین انگیزه ی اصلاح گاهشمار این بود که نوروز را به آغاز بهار برگردانند. در واقع، یکی از هدفهای اصلی خیام زنده کردن نوروز و پاسداری از فرهنگ ایران بود.
مسئله ی اصلی برای چسباندن جشن نوروز به آغاز بهار، اداره ی آن کسر، یعنی پنج ساعت و ۴۹ دقیقه ی اضافی است. بنا بر طرح خیام، سال را ۳۶۵ روز میگیریم و هر چهار سال، یک روز به سال میافزاییم که میشود ۳۶۶ روز یا سال کبیسه. منتها چون آن کسر روز از شش ساعت کمتر است، افزودن یک روز زیاد است و باعث میشود که گاهشمار از زمان خورشیدی جلو بیافتد. نوآوری خیام در این است که به جای گرفتن هشت سال کبیسه در هر ۳۲ سال، این هشت کبیسه را هر ۳۳ سال میگیرد. یعنی در یک چرخه ی ۳۳ ساله، ۲۵ سال عادی ۳۶۵ روزه داریم و هشت سال ۳۶۶ روزه.
بنا بر این طرح، طول سال گاهشمار بسیار به طول سال خورشیدی واقعی نزدیک میشود و به همین سبب گاهشمار ایرانی دقیقتر از گاهشمارهای دیگر خورشیدی است؛ مثل گاهشمار مسیحی گریگوری. گاهشمار ایرانی هر ۱۶هزار سال، یک روز از سال خورشیدی جلو میافتد. گاهشمار گریگوری، هر سه هزار و ۱۰۰ سال، یک روز. یعنی گاهشمار ایرانی، دستکم پنچ بار دقیقتر از گاهشمار گریگوری مسیحی است.
آقای دکتر محمد حیدری ملایری، مبدأ گاهشمار یا تقویم کنونی ایرانی چیست؟ بسیاری میگویند که هجرت است. ممکن است توضیح بدهید که مبدأ گاهشمار ما چیست؟
نقطه ی مبدأ گاهشمار ایرانی با اصلاح خیام، به پیش از هجرت برمیگردد؛ اگر بخواهیم دقیق نظر داده باشیم. داستان از این قرار است که هجرت پیامبر از مکه به مدینه، روز ۲۲ سپتامبر سال ۶۲۲ میلادی، برابر با هفتم ماه عربی ربیع الاول اتفاق افتاد. در این زمان هنوز تقویم اسلامی وجود نداشت. تقویم اسلامی را خلیفه ی دوم، عمربن خطاب، در حوالی سال ۶۳۸ میلادی، یعنی ۱۶ سال بعد بنا نهاد.
منتها عمر مبدأ تقویم اسلامی را روز هجرت که هفتم ربیع الاول باشد نگرفت، بلکه ترجیح داد آغاز ماه محرم را انتخاب کند. چون محرم ماه مقدس اعراب بود. در نتیجه، مبدأ تقویم اسلامی قمری، به ۱۹ ژوییه ی سال ۶۲۲ میلادی میافتد؛ یعنی دو ماه و هشت روز پیش از هجرت. یعنی حتی آغاز تقویم اسلامی هم، اگر بخواهیم دقیق گفته باشیم، هجرت نیست.
گاهشمار ایرانی، بر خلاف تقویم اسلامی، خورشیدی است. یعنی در آن لحظه ی رسیدن خورشید به نقطه ی اعتدال یا هموگان بهاری، رکن اصلی است. بنابراین با اصلاح خیام، نقطه ی آغازین گاهشمار ایرانی به شش ماه پیش از هجرت برمیگردد.
آقای دکتر ملایری، در پایان، آیا میتوان گفت که گاهشمار ایرانی دقیقترین گاهشمار موجود است؟
در بین گاهشمارهای ملتهای گوناگون -گاهشمارهای خورشیدی- میشود گفت که دقیقترین گاهشمار است. از همه ی گاهشمارها دقیقتر است. منتها یک گاهشمار اخترشناسی بسیار پیشرفته وجود دارد که در سطح بسیار تئوریک به کار میرود، اخترشناسان از آن استفاده میکنند و آن گاهشمار از گاهشمار ایرانی دقیقتر است.
اما چیزی که میتوانیم بگوییم، اگر مقایسه کنیم بین گاهشمارهایی که تمام ملتها در طول تاریخ به وجود آورده اند، گاهشمار ایرانی، دقیقترین گاهشمار است.
آقای دکتر محمد حیدری ملایری، بسیار سپاسگزارم از توضیحات شما. یادآوری میکنم که شما اخترفیزیکدان در رصدخانه ی پاریس هستید.
524 page views
|
|
|
|