|
"بچههای آلمانی" در دام نئونازیها
|
دویچه وله فارسی
بر اساس پژوهشهای جدید، برخی از نوجوانان آلمانی در سنین بین۱۰ تا ۱۲ سالگی به افکار نئونازیها گرایش پیدا میکنند. پژوهشگران موسیقی را یکی از ابزار جذب نوجوانان به گروههای دستراستی افراطی میدانند.
"وقتی بچههای آلمانی به نئونازیها میپیوندند" عنوان کتابی است اثر کلودیا همپل که به تازگی در آلمان منتشر شده است. این پژوهشگر و جامعهشناس آلمانی در کتاب خود نتایج دو سال تحقیق و بررسی دربارهی نسل جدید نئونازیهای آلمان و گفتوگو با مادران و پدران آنان را گرد آورده است.
بر اساس پژوهشهای این جامعهشناس، نمایندگان نسل جدید نئونازیها بسیار زودتر از نسل پیش به گروههای دستراستی افراطی میپیوندند. این پدیده در بررسیای که راینر بکر، مدیر "دفتر مشاوره مبارزه با گروههای افراطی در ایالت هسن" انجام داده نیز تأکید شده است. بر مبنای پژوهشهای این کارشناس، گرایش به افکار نئونازیها در برخی از نوجوانان آلمانی در سنین بین۱۰ تا ۱۲ سالگی آغاز میشود. بکر دلیل این امر را زمان شروع دوران بلوغ در نسل جوان میداند که نسبت به نسل گذشته زودتر آغاز میشود. او در این رابطه میگوید: «در دوران بلوغ دست زدن به کارهای ممنوع و انجام کارهای "بد"، نشانهی گسستن از بزرگترهاست.»
نئونازیهای مرفه
بسیاری از پدر و مادرها به موقع از گرایشهای افراطگرایانهی فرزندان خود باخبر نمیشوند. پیش از آنان اولیای مدرسه یا مسئولان ادارات جوانان و گاهی نیز "سازمان امنیت" ایالت مربوطه به این تمایلات پی بردهاند. این نهادها بهتر و زودتر از والدین نوجوانان متوجه کارهای خلاف آنان میشوند: نقاشی صلیب شکسته روی دیوار، مسخرهکردن و تحقیر اقلیتها یا دادن سلام هیتلری از جملهی این کارهاست.
پدر و مادرهایی که دموکراتمنش و انساندوستاند در رویارویی با این "فاجعه" غافلگیر میشوند و شیوهی تربیت و آموزشی خود را زیر سوال میبرند. پژوهشها ولی نشان میدهند که مدرسه، همسن و سالها و همشاگردیهای فرد و نیز جو سیاسی ـ اجتماعی، بیش از خانواده و تربیت پدر و مادر در پیدایش گرایشهای راستگرایانهی افراطی این نوجوانان موثر واقع میشود. بسیاری از نئونازیهای نوجوان از خانوادههای متوسط و مرفه جلب این گروهها میشوند. آمار نشان میدهد که اغلب، این مادران هستند که نگران سرنوشت فرزندان خود میشوند و در صدد "نجات" آنان برمیآیند. بسیاری از پدرها، با این استدلال که "این گرایشها گذراست و با خاتمهی دوران بلوغ به خودی خود میگذرد"، خطر را دستکم میگیرند. موافق پژوهشهای اجتماعی، این جوانان تازه بالغ با پیوستن به نئونازیها در پی نمایش قدرت، احساس تعلق به جایی و گروهی و به رسمیتشناخته شدن هستند.
روی جلد کتاب "وقتی بچههای آلمانی، به نئونازیها میپیوندند"، از کلودیا همپل
موسیقی، عامل جذب نوجوانان
جذب اعضای جدید اغلب با تبلیغ افکار و ترویج شیوهی رفتاری نئونازیها آغاز نمیشود. تعارف کردن آبجو و سیگار به نوجوانان سر گذر یا در محل اجتماع آنان، یکی از ترفندهای اعضای گروههای دستراستی برای جذب نیروی تازه است. پس از آن نوبت رد و بدلکردن سیدیهای خوانندگان این گروههای افراطی میرسد. یکی از کنشگران نئونازی که راینر بکر در زندان با او گفتوگو کرده، میگوید: «من با موزیک، نوجوانها را شکار میکردم. هر سیدی خودش یک دورهی آموزشی است.» در این ترانهها خوانندگان راستگرای افراطی، از جمله خشونت، نفرت، تحقیر خارجیها، یهودیها، مسلمانان، بیخانمانان، همجنسخواهان و معلولین را تبلیغ میکنند.
"مراکز مشاوره"، کمکی برای والدین
دولت برای کمک به پدر و مادرهایی که ناگهان با مسئلهی "نئونازیبودن" فرزندانشان روبرو میشوند، در برخی از ایالات "مراکز مشاوره" دایر کرده است. مسئولان این مرکزها بیش از هرچیز راه برخورد با این فرزندان ناباب را به والدین آنان نشان میدهند. کلودیا همپل این شیوه را چنین خلاصه میکند: «باید به این جوانان فهماند، کارهایی که تو انجام میدهی، تفکر تو، آنچه میخوانی، همهی اینها از نظر من بکلی مردود است. همهی اینها ضد دموکراتیک، ضد انسانی و بی اساس است. با اینحال تو فرزند منی و همیشه هم خواهی بود و ما ترا دوست داریم.»
این "مراکز مشاوره" همچنین به پدر و مادرها یاری میرسانند تا راههای "خروج از بنبست گروههای راست افراطی" را آزمایش کنند. اینان ابتدا، میزان "تعهد" و "پیوند" این نوجوانان را به نئونازیها میسنجند، امکان تماس با اعضای پیشین این گروهها را در اختیارشان میگذارند و بیش از هرچیز آنان را از "تهدیدها و خطرهای احتمالی" عدم همکاری با نونازیها در امان میدارند. کلودیا همپل از تجربهی مادری که فرزندش از "سر ترس همچنان با این گروهها در تماس مانده" یاد کرده است. همپل در این باره میگوید: «من در جلسات بحث و گفتوگو دربارهی کتابم، با پدر و مادرهایی هم روبرو میشوم که نگران فرزندان خود هستند، ولی از ترس یا شرم و ناتوانی با کسی در این باره صحبت نمیکنند.»
نسل مادربزرگها
پرفسور ویلهلم هایتمایر که مسئول "مرکز پژوهشی درگیریهای بینالملی و خشونت" دانشگاه بیلهفلد است، با اینحال برآنست که خطر نسلجوان نئونازی "چندان بزرگ" نیست. او که در بارهی "گروههای ضد آرمانهای انسانی" پژوهشی درازمدت داشته، در این رابطه میگوید: «رفتار تحقیرآمیز نسبت به اقلیتها در جامعهی آلمان در بین افراد بالای ۶۰ سال بیشتر از نسل جوان است. هر چند اغلب این نسل است که دست به خشونت میزند، ولی باعث ایجاد جو ضد انسانی در جامعه نسل مادربزرگهاست.»
446 page views
|
|
|
|