|
هفت عادت مردان موثر
|
ئوري حل مسئله به روش ابداعي (THEORY OF INVENTIVE PROBLEM SOLVING = TIPS) و TRIZ سر واژه عبارتي به همين معنا در زبان روسي است. توسعه TRIZ از سال 1946 توسط گنريش آلتشولر (GENRISH ALTSHULLER) و همكارانش در شوروي سابق آغاز شد و در حال حاضر نيز در بسياري از نقاط دنيا در حال فراگيري، به كارگيري و توسعه است. پژوهش در مورد TRIZ، ابتدا با اين نظريه شروع شد: قوانين عمومي براي نوآوري وجود دارند كه پايه و اساس نوآوريهاي خلاقانه هستند و به پيشرفت فناوري منجر مي شوند. اگر اين قوانين به درستي شناسايي، دسته بندي و كدگذاري شوند، مي توانند به مردم بياموزند كه چگونه مي توان فرايند نوآوري را پيش بيني كرد و هرچه بيشتر در مسير آن گام برداشت. اين تحقيقات در مقاطع و سطوح مختلفي طي 50 سال صورت پذيرفت. بيش از دو ميليون سند اختراع(PATENT) بررسي و طبقه بندي شد و سپس به منظور تحليل آنها و شناسايي قوانين نوآوري و سطح بندي مسايل و اختراعات، مورد مطالعه قرار گرفت. سه نتيجه اصلي اين پژوهشها، به قرار زيراست: 1 - مسايل و راه حلهاي آنها، در صنايع و علوم مختلف تكرار مي شوند؛ 2 - الگوهاي تكامل فني، در صنايع و علوم گوناگون تكرارپذيرند؛ 3 - نوآوريها و اختراعات انجام شده در يك حوزه علمي، بر ديگر عرصه ها و زمينه هاي دانش تاثير مي گذارند. در به كارگيري اين تئوري، هرسه يافته براي ايجاد و توسعه يك محصول، خدمت يا سيستم به كار گرفته مي شوند. شركتهاي بزرگ و كوچك بسياري از TRIZ استفاده مي كنند. اين شركتها، اين تئوري را در سطوح مختلفي مانند حل مسايل واقعي، مشكلات روزمره و عملياتي و پيش بيني و تصميم گيري درباره جهت گيريهاي آينده فناوري به كار مي گيرند. اين تئوري در شركتهايي چون فورد، زيراكس، هوندا، موتورولا، زيمنس، فيليپس، ال جي، سامسونگ، ميتسوبيشي، كداك، فوجي فيلم، سوني و صدها كمپاني ديگر، در حال اجراست.
باتوجه به نوپابودن اين تئوري در ايران، مقاله زير به منظور آشنايي با گستره آن از طريق موضوعي آشناتر انتخاب شده است. در اين نوشته، برخي از اصول و مفاهيم TRIZ با كتاب مديريتي هفت عادت مردمان موثر مورد مقايسه تطبيقي قرار گرفته است. در تئوري حل مسئله به روش ابداعي قوانين و الگوهايي براي توسعه سيستم ها، معرفي مي شود. يكي از مهمترين اين قانونها، قانون بروز تضادها است. بررسي و تحليل اين قانون به تعريف 39 پارامتر مهندسي و 40 اصل نوآوري منجر مي شود. هر نوع تضاد موجود در سيستمها و مسايل، ناشي از تقابل دو يا چند پارامتر از اين 39 پارامتر است. راه حل غلبه بر تضاد رخ داده نيز، به كارگيري اصول پيشنهادي ذكر شده در ماتريسي 39 .39*موسوم به ماتريس تضادها است. TRIZ براي مسايل مديريتي نيز 31 پارامتر و 40 استراتژي خلاق را معرفي مي كند و براي حل مسايل مديريتي از ماتريس 31F،31موسوم به ماتريس(WIN-WIN) برنده - برنده بهره مي گيرد.
سير تحول 7 عادت ===============
كتاب هفت عادت مردمان موثر، نوشته استفان كاوي يكي از كتابهاي بدون تاريخ مصرف و هميشه قــــابل استفاده در زمينه روان شناسي انسانها است. در فاصله كوتاهي پس از انتشار اولين چاپ اين كتاب در سال 1989، ميلونها نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است. به منظور مطابقت دادن مفاهيمTRIZ با آنچه در اين كتاب ارزشمند آمده است، آن را مــورد مطالعه و بازخواني قرار داده ايم. اغلب TRIZيك رويكرد بسيار فني براي حل مسايل به نظر مي آيد و به همين دليل نيز در قياس با روابط ملموس انساني، موثر تصور مي شود. اگرچه حقيقت اين است كه مطابقت ها و مشتركات بسياري بين رويكردهاي تشريح شده هفت عادت وTRIZ وجود دارد. در زير، برخي از اشتراكات اين دو را مورد بررسي قرار مي دهد. هفت عادت مردمان موثر، برگرفته از كتاب استفان كاوي، به قرار زيرند:
**عامل بودن؛ **شروع از پايان درذهن؛ **نخست به اولين ها پرداختن؛ **برنده - برنده انديشيدن؛ **اول فهميدن و سپس فهماندن؛ **هم افزايي (سينرژي)؛ **اره تيزكردن (پيشرفت مستمر و فرايندهاي پيشرفت).
در اين كتاب، هفت عادت يك سير تحولي را از رشد شخصي (سه عادت اول) تا كار گروهي/ همكاري / ارتباطات (سه عادت بعد) به دوباره سازي همه عادات (عادت هفت) طي مي كنند. در زير، هريك از اين عادتها را مبتني بر ارتباطشان با اين تئوري بررسي مي كنيم.
1 - عامل بودن: -------------- نخستين عادت، توجه به حق انتخاب است. مهمترين ايده پنهان پشت اين عادت اين است كه در يك شرايط مشخص، چه آن را خوشايند فرض كنيم چه ناخوشايند و طردشده در نظرش بگيريم، ما اجازه انتخاب داريم كه چطور با موضوع برخورد كرده و به آن بپردازيم. اگر كسي در خيابان يك بزرگراه به يكباره جلو ما بپيچد، احساس عصبانيت نسبت به شخص خاطي در ما برانگيخته مي شود. اما توجه داشته باشيم كه اين واكنش، خود يك انتخاب است. به استناد كتاب، واكنش بسيار موثرتر، گزينش واكنــش مخالف و بروز عكس العملي برخلاف عادت يا احساس طبيعي است. بااين رويكرد ما مي توانيم نسبت به هرچيز منفي، محركي مثبت نشان دهيم و زندگي شادتر و پرثمرتري داشته باشيم. صرف كردن انرژي براي عصبانيت، اگر توان غلبه برشرايط و نفوذ بر جايگاه غالب را نداشته باشيم، حركتي پوچ و بيهـوده است. حلقه هاي نگراني و حلقه هاي نفوذ يكي از تصويرهاي مفيد است . درون حلقه نفوذ، چيزهايي است كه ما توانايي تغيير آنها را داريم. درون حلقه نگراني چيزهايي است كه بايد نگرانشان باشيم، اما قدرت نفوذ و غلبه بر آنها را نداريم، مثل آن راننده اي كه راه ما را مي بندد. عامل بـــودن، مي گويد كه وقتمان را در حلقه نگرانيها تلف نكنيم و به جاي آن حلقه نفوذمان را بشناسيم و آن را توسعه بدهيم. اصل شماره 22 TRIZ، تبديل ضرر به سود، دربرگيرنده مفهوم عادت عامل بودن است. همچنين مفهوم توفيق اجباري و استفاده از منابع را نيز مي توانيم براي اين عادت عنوان كنيم. اصل 22. تبديل ضرر به سود: 1 - احراز يك اثر مثبت با به كارگيري اثر زيان بار يا عامل زيان بار محيطي؛ 2 - از ميان برداشتن يك عامل زيانبار توسط عامل زيان بار ديگر؛ 3 - خروج از حالت ضرر باافزايش درجه زيان باري.
2 - شروع از پايان، در ذهن: -------------------------- عادت دوم ما را تمرين مي دهد تا پيش بيني كنيم كه آينده موضوع موردنظرمان چگونه خواهد بود و يادآور اين ضرب المثل قديمي است كه اگر نمي دانيد كجا مي خواهيد برويد، همه راهها شما را به مقصد مي رساند«. شروع ذهني از پايان مي گويد كه آنچه مي خواهيد بدان برسيد را تجسم كنيد. ايده ادوارد دوبونو و آنچه كه درTRIZ آن را با عنوانIFR (نتيجه نهايي ايده ال) مي شناسيم نيز از آنجا كه با حركت به سوي عقب از آينده تا به امروز ما را به مقصد راهنمايي مي كند، بسيار به اين عادت شباهت دارد. چيزي كه با كمك نتيجه نهايي ايده ال به آن معنا مي بخشيم با تمام مزايا و ويژگيها، مثبت و بدون هرگونه عيب يا ضرري همان چيزي است كه استفان كاوي در تشريح عادت دوم در كتاب خود بيان داشته است. تعريف IFR (نتيجه نهايي ايده آل): براي انجام يك كاركرد خاص، سيستم هاي متفاوتي وجود دارد ولي از ميان تمام سيستم هايي كه كاركرد مورد نظر را انجام مي دهند، سيستمي بهتر است كه به كمترين منابع براي ساخت، عمليات و نگهداري نياز داشته باشد. سيستم ايده آل سيستمي است كه هيچ گونه وجود فيزيكي نداشته باشد اما كاركرد اصلي خود را انجام دهد.
3 - نخست به اولين ها پرداختن: ----------------------------- عادت سوم به طور مشخص به روشها و راههاي رسيدن به تجسم تعريف شده در عادت دوم پرداخته است. به اين ترتيب كه به سمت عمل كردن گام بر مي داريم. در نگاه اول، اين عادت با تئوري حل مسئله به روش ابداعي ارتباط قوي ندارد اما ماتريس معروف اهميت - اضطرار كه در كتاب كاوي تشريح شده است، بسيار به TRIZ نزديك است. ايده اصلي اين عادت، پرداختن و تمركز بر موارد مهم و خصوصاً موارد غيراضطراري است. TRIZهنگامي كه به حركتها و جابه جائيهاي غيرقابل شمارش در مسير رسيدن به نتيجه نهايي ايده ال مي پردازد، بسيار قوي مي نمايد. به عبارت ديگر اين تئوري به ما در تشخيص و تميز دادن بين نسبتاً خوبها و خوبها و تشخيص مهم اما غيراضطراري كمك مي كند. برخي از روشهاي رسيــــدن به بهترين راه حل در اين تئوري، مانند افـزايش درجه ايده الي، رفع تضادها، استفاده از منابع موجود بدون افزودن منبع جديد، به ما كمك مي كنند تا تشخيص دهيم كدام راه حل قوي تر و ثمربخش تر از بقيه است.
4 - برنده - برنده انديشيدن: --------------------------- از منظر يك عادت فردي مرتبط با ديگران، عادت برنده - برنده انديشيدن بسيار بهTRIZ نزديك است. مردمان موثر، تفكر برنده - برنده دارند؛ همان طور كه اين تئوري به ما كمك مي كند تا به وسيله روشهاي نظام يافته به راه حل برنده - برنده دست يابيم. دو چيزي كه بسيار به يكديگر نزديك و متصل هستند. به عنوان مثال، مذاكره بين دو نماينده از دو سازمان را تصور كنيد. تصور مرسوم آن است كه دو فرد مقابل هم و در دوســـــــوي ميز مي نشينند و به گفت وگو مي پردازند. اين در حالي است كه در يك مذاكره با منطق بـــــرنده - برنده، هردو طرف به يك سمت ميز مي آيند و با نشستن در كنار هم، فارغ از دغدغه اينكه صرفاً هريك چه منافعي از ديگري عايدش خواهد شد، به افق گسترده دنياي امكان پذيرها و منــــافع ناشي از همراهي يكديگر مي انديشند.
5 - اول فهميدن و سپس فهماندن : ------------------------------ اول در پي فهميدن باشيد، سپس سعي كنيد بفهمانيد. اين كار به نظر ساده مي نمايد اما در عمل دشوار است. اصل شماره 13TRIZ (معكوس كردن) تمرين مناسبي براي پياده سازي اين عادت است. پيوند محكم تر اين عادت با TRIZ از طريق ابزارهاي نقشه ادراك (PERCEPTION MAPPING) و 9 پنجره (9 SCREEN) يا اپراتور سيستمي قابل ادراك است. عادت پنجم مي گويد كه پيش از توجه به ديدگاه خودمان، به موضوع از ديد ديگران نيز بنگريم. اصل 13 . معكوس كردن : 1 - به جاي اقدام مستقيمي كه مسئله ديكته مي كند، اقدام عكس آن را انجام دهيد؛ 2 - قسمت مورد نظر شيء را متحرك سازيد؛ محيط خارجي شيء متحرك را تغيير دهيد و بخش متحرك را ثابت و بخش ثابت را متحرك كنيد؛ 3 - شيء را وارونه كنيد.
6 - هم افزايي: -------------- عادت هم افزايي، علاقه مندي به مفهوم ارزشمندتر بودن جمع از مجموع ارزشهاي هريك از اجزاي تشكيل دهنده آن است. متاسفانه امروزه هم افزايي به يك واژه كليشه اي تبديل شده است. ايده دستيابي به منابعي كه پيش از اين به آن دست يافته نشده است، زماني كه ما دو گروه متفاوت را در كنار هم قرار مي دهيم خوشبختانه هنوز يك روش موثر و كارآمد در دستيابي به راه حلهاي قدرتمند است. ارتباط اصلي اين عادت با TRIZ استفاده از اصول 5و6 آن است. در كتاب استفان كاوي، عادت ششم به كارگيري توام پنج عادت پيشين است. بنابراين، اين عادت به تنهايي شامل تمام اجزاي آنها نيز مي شود. از ديدگاه اين تئوري، اين عادت نمايانگر اهميت ادغام كردن سيستم ها براساس اصلهاي 5 و 6 TRIZ وقانون حركت از يك سيستم تكي، به دوتايي و چندتايي به منظور دستيابي به راه حلهاي موثر و مفيدتر است. اصل 5 . يكپارچه كردن: 1 - اجسام مشابه يا اجسامي راكه براي انجام عملكردهاي پياپي در نظر گرفته شده اند، به صورت مكاني با هم تركيب كنيد؛ 2 - عملكردهاي مشابه يا پياپي را به صورت زماني با يكديگر تركيب سازيد. اصل 6 . جامعيت يا عموميت دادن: به منظور رفع نياز به چند جسم، يك جسم مي تواند عملكردهاي چندگانه اي داشته باشد. قانون حركت از يك سيستم تكي به دوتايي و چندتايي: يك سيستم فني در طول عمر خود، براي كسب خواص مثبت بيشتر با يك سيستم فني ديگر و يا چندسيستم فني ديگر تركيب شده و سيستم جديدي ايجاد مي گردد و سپس در مرحله مشخصي از رشد، سيستم فني بزرگ شده به يك سيستم فني فشرده با حفظ تمام خواص مثبت كسب شده قبلي، تبديل مي گردد
7 - اره تيزكردن: ---------------- عادت اره تيزكني، به مـــــا مي گويد كه در مقايسه سفر با مقصد، اهميت سفركردن را بدانيم. مردمان موثر براساس اين عادت، مردماني هستند كه به طور مداوم بازنگري و نوسازي آنچه را انجام مي دهند و روش آن را مدنظر قرار مي دهند. پيوند اصلي اين عادت باTRIZ طبيعت چرخه اي فرايند حل مسئله است. به عنوان مثال، ايده زنجيره تضاد بيانگر ظهور مداوم تضادها و راه حلهاي برطرف كردن آنها به عنوان ابزار اوليه پيشرفت سيستم است. عادت اره تيزكردن در مقايسه با TRIZ همانند استفاده از ايده زنجيره تضادها در فرايند حل مسئله است.
به كارگيري همه عادتها اگر تئوري روش ابداعي حل مسئله را عصاره بهترين روشها فرض كنيم، در اين صورت تمام مزاياي هفت عادت نيز بايد در آن موجود باشد، يا آنكه بايد در اين فلسفه يا متد، يكجا جمع شده باشد. به عبارت ديگر، همه آنچه در هفت عادت مردمان موثر شرح داده شده است. ما به ازايي اين تئوري دارد. براي جمع بندي بحث، در جدول شماره يك به مطابقت هفت عادت وTRIZ پرداخته شده است: نتيجه گيري آن چنــــان كه از مطالب بالا برمي آيد، مي توان هريك از هفت عادت ذكر شده را به طور معادل بااستفاده از يك و يا چنداصل و يا قانون مطرح شده توسطTRIZ تعريف كرده و آنها را در حل مسايل و پيش بيني آينده به كار گرفت. به عبارت ديگر، هرآنچه كه از آن به عنوان عادات مردمان موثر ياد شده است، معادلي در ايــــــن تئوري دارد كه اين خود مي تواند گواهي بر جامعيت اين فلسفه و متدولوژي و توانائيهاي گسترده آن در سطوح و زمينه هاي مختلف باشد. منابع و ماخذ 1 - خبرنامه شركت CREAX ، اكتبر 2001؛ 2 - جزوه آموزشي كارگاه سطح يك TRIZ، موسسه مطالعات نوآوري و فناوري ايران، 1382؛ 3 - كتاب الگوريتم نوآوري، ترجمه و تاليف دكتر محمد حسين سليمي، مهندس حسين ايران منش، مهندس حميدرضا شهابي حقيقي، موسسه مطالعات نوآوري و فناوري ايران، 1381؛ 4 - WWW.TRIZ-JOURNAL.COM. 5 - D.MANN, S.DEWOLF, TRIZ COMPANION, CREAX PUBLISHING, 2002. 6 ـ محمود كريمي : كارشناس ارشد مهندسي صنايع, سيده نونا ميرخاني: كارشناس مهندسي صنايع
2219 page views
|
|
|
|