|
اتاق فكر، نياز امروز مراكز تصميم گيري
|
تعريف اتاق فكر
اتاق فكر معادلي است كه براي اصطلاح فرنگي (Think Tank) ابداع شده، هرچند از عباراتي چون مخزن فكر هم بهره گرفته شده است ولي اتاق فكر مناسب تر به نظر مي رسد.
در تعرف اتاق فكر هم گفته اند: اتاق فكر موسسه يا سازماني تحقيقاتي است كه ايده ها يا مشاوره هايي را حول محور مسائل سياسي، تجاري، و نيز پاره اي از مسايل مرتبط با امور نظامي ارائه مي كند و غالباً در ارتباط كاري با موسسات و مراكز دانشگاهي، لابراتوارهاي نظامي، شركت ها يا مراكز سياسي مي باشند. معمولا هم اين اصطلاح به طور خاص بر سازمان هايي اطلاق مي شود كه از تئوريسين ها و روشنفكران صاحب تحليل حمايت مي كند يعني از انديشمنداني كه در تلاشند تا تحليل ها يا توصيه هاي سياسي (سياستنامه هايي) را براي مراكز تصميم گيري تهيه كنند.
=============================================
تاريخچه اتاق فكر
-------
از زماني كه اصطلاح اتاق فكر در دهه پنجاه ميلادي پديد آمد بحثي وجود دارد كه اولين اتاق فكر با توجه به شاخصه هاي تعريف شده كدام بوده است؟ فعلا دو كانديدا براي عنوان "اولين اتاق فكر" وجود دارد: انجمن نايباني در انگلستان كه به سال 1882 براي پيشبرد تدريجي تغييرات اجتماعي تاسيس شد و موسسه بروكينگز كه به سال 1916 در ايالات متحده به وجود آمد. البته مي دانيم كه ابتداو اساساً اصطلاح اتاق فكر اشاره به سازمان هايي داشت كه مشاوره هاي نظامي ارايه مي كردند، نظير موسسه رند (RAND) كه در سال 1945 شكل گرفت.
تا دهه 70 ميلادي تعداد اتاق هاي فكر چندان زياد نبود و اين تعداد محدود نيز عمدتا پيرامون مسايل نظامي و غيرسياسي به دولت آمريكا مشورت مي دادند. اين ************** تحقيقاتي دولتي بهره مي بردند. از سال 1970 به بعد ناگهان به صورت انفجاري تعداد اتاق هاي فكر رو به افزايش گذاشت به صورتي كه تعداد بسيار زيادي از اتاق هاي فكر كوچكي پديد آمد كه در همه زمينه ها من جمله مسايل حزبي، سياسي و ديدگاه هاي ايدئولوژيكي به ابراز نظر مي پرداختند.
--------------------------------------------
ريشه شناسي
------------
گفته مي شود تا دهه 1940 بيشتر اتاق هاي فكر با عنوان موسسه شناخته مي شدند. در دوران جنگ جهاني دوم به جاي اتاق فكر (TINK TANK) از اصطلاح (IRAN BOXES) استفاده مي شد عبارت (TINK TANK) در اصطلاح عرف عام دوران جنگ آمريكا بر اتاق هايي اطلاق مي شد كه استراتژيست ها در آن پيرامون طراحي اقدامات جنگي بحث مي كردند. اولين بهره گيري ثبت شده از اين عبارت كه به اتاق هاي فكر نوين اشاره مي كرد به 1959 باز مي گردد تا دهه 60 اساسا اين عبارت به موسسه رند و ساير گروه هايي اطلاق مي شد كه با نيروهاي مسلح كار مي كردند. اما در دوران جديد، اتاق فكر به طيف گسترده اي از موسسات گفته مي شود كه در زمينه هاي بازاريابي تا روابط عمومي به ويژه در حوزه روابط بين الملل فعاليت مي كنند
------------------------------------------------------------
انواع اتاق فكر:
---------------
1) اتاق هاي فكر در آمريكا: اتاق فكر در ايالات متحده نقش بسيار مهمي را در شكل دهي سياست داخلي و بين المللي بازي مي كند. اين اتاق هاي فكر در ايالات متحده عمدتا ادعا مي كنند كه منبع درآمدي آنها كمك مالي افراد خصوصي (هبه) است لذا افراد درگير در مباحث جنجالي در اتاق هاي فكر احساس راحتي بيشتري نسبت به كاركنان موسسات دولتي دارند
2) اتاق هاي فكر در چين:
در جمهوري خلق چين اتاق هاي فكر معدودي وجود دارندكه توسط منابع دولتي تغذيه مي شوند لذا امكان ورود جدي به بحث هاي چالشي را ندارند اما روابطي ميان آنها و اتاق هاي فكر ساير كشورها به وجود آمده و داد و ستد فكري با آنها آغاز شده است.
3) اتاق هاي فكر در انگليس: وضعيت اتاق هاي فكر در انگليس مشابه آمريكا بوده و ارتباط زيادي ميان اتاق هاي فكر اين دو كشور وجود دارد.
4) اتاق هاي فكر در آلمان: در آلمان بيشتر احزاب سياسي ارتباط مناسبي با اتاق هاي فكر ندارند اما بنيادهايي وجود دارند كه در جايگاه اتاق فكر با احزاب همكاري مي كنند. مثلاً بنياد كنراد آدنائر با حزب (CDU) يعني حزب اتحاد دموكرات مسيحي كار مي كند. يا بنياد فرديش ايرت يا حزب (SPD) با حزب سوسيال دموكرات همكاري دارد، حزب سبزها هم از همكاري بنياد هاينريش بول و حزب چپ هم از همكاري بنياد رزالوكزامبورگ بهره مي گيرد
منتقدان اتاق هاي فكر
------------------------
پديده اتاق فكر داراي منتقداني نيز هست مثلاً رالف نيدر فعال سياسي آمريكايي و كانديداي حزب سبز براي انتخابات رياست جمهوري در سال هاي 1996 و 2000 ميلادي و كانديداي مستقل در سال 2004 بر آن است كه اتاق هاي فكر به دليل وابستگي به منابع مالي بنيادهاي خصوصي، ممكن است كه نتايج تحقيقاتشان را به سوي منافع آن موسسات انحراف دهند، بعضي از منتقدان هم معتقدند كه اتاق هاي فكر ممكن است به چيزي مشابه ابزارهاي تبليغي تبديل شوند كه تحقيقات علمي را در خدمت تبليغات سياسي ايجاد كنندگانشان قرار دهند، بعضي هم اتاق هاي فكر را متهم مي كنند كه به عنوان نوعي لابي در خدمت شكل دهي افكار عمومي به نفع افراد و سازمان هاي ذي نفع در مي آيند
اتاق فكر در ايران -------------------
در سايت نيرا كه ليست اتاق هاي فكر را منتشر كرده است ايران فقط در بخش خود يك نام را دارد ان هم مركز مطالعات سياسي و بين الملل وزارت خارجه است كه آدرس اينترنتي ذكر شده در آن فهرست نيز به جاي آنكه ما را به *** متصل كند به شركت مهندسي رهنمون مي شود. البته بي گمان تعدادي اتاق فكر به صورت موسسات تحقيقاتي در ايران پديد آمده است ولي فقر شديد در اين زمينه تا حدي است كه به هيچ وجه نياز مراكز تصميم گيري را برطرف نمي سازد. از اين رو، بر اين باورم كه بايد سرمايه گذاري خردمندانه اي براي ايجاد اتاق هاي فكر صورت پذيرد تا به نحو صحيح تمامي سرمايه انديشه و تجربه انديشمندان ايراني در خدمت تصميم سازان كشور قرار بگيرد
اتاق فكر از فلسفه تا ضرورت ----------------------------
دردنياي امروز، فرآيند سياستگذاري و تصميم گيري در سطوح مختلف به سازماندهي ويژه اي نياز دارد. تحولات سريع جهاني و ابعاد روزافزون توسعه از عواملي هستند كه ضرورت تدوين سريع سياست ها و الگوهاي تصميم گيري را به ويژه در كشورهاي در حل توسعه مشخص مي كنند، امري كه بدون استفاده وسيع از ايده هاي نو و مستندسازي و جمع بندي تجارب و نظرات خبرگان و افراد خلاق ميسر نيست. سياستگذاري به زبان ساده از سه بخش: شناسايي وضع موجود، شناسايي آينده هاي ممكن و مطلوب و در نهايت مشخص كردن راه ها و رسيدن از وضع موجود به آينده ممكن و مطلوب تشكيل شده است. بنابراين تعريف مشخص مي شود كه سياستگذاري امري بسيار پيچيده و حساس است. كانون فكر، نوعي سازمان ويژه براي تفكر و پژوهش در زمينه سياست سازي و تصميم ساي است كه بر اصل جمع انديشي يا ايده پردازي جمعي استوار است.
كانون هاي تفكر با انجام مطالعات بين رشته اي و با بكارگيري كارشناسان متعدد، خوراك فكري لازم را در حوزه هاي مختلف براي مديران و سياستگذاران جامعه تامين مي كنند.
فكر كردن در اصلاح فكر نوعي پيشداوري و گردن نهادن به عقلانيت پايه است و اتاق فكر، انقلابي براي فكرسازي در حوزه انساني است كه اين انقلاب نشانه اي براي باشگاه فكرسازي است كه هم در سطح فراگير معنا دارد هم در زندگي روزمره مايه مي گستراند. بنابراين اتاق فكر، مغزي براي انديشيدن، ذهني براي پرواز كردن و فكري براي گشودن است تئوري اتاق فكر براي كساني است كه دغدغه تفكر دارند و درصدند راهي براي ورود به انديشه و خردمندي پيدا كنند.
فكر، پويشي روش مند وبي پايان است و در اثر تعامل ذهن و مغز پديدار مي شود و فلسفه راهي عقلاني و استدلالي براي ورود به عرصه فكر است فلسفه فكر، سفري از سطح به عمق است. پديده فكر و انسان نشان از عمق و بزرگي دارد و چون فكر انساني، زير ساخت وجودي او به شمار مي آيد و با مفهوم سازي نشانه اي از خود بر جاي مي گذارد از اين رو نوشته يا گفته يا اشاره سه نسخه براي تبيين فكر مي باشند.
در فكر، سه پرسش بنيادي وجود دارد چه كسي فكر مي كند؟ چگونه فكر مي كند؟ تا چه اندازه فكر مي كند؟ در نهاد فكر، انسان هم مي انديشد، هم انديشه سازي مي كند و هم درباره انديشه و انديشيدن مي پرسد و تصميم مي گيرد. فكر با حيرت شروع مي شود و سپس با مفهوم سازي ساختارش قابل فهم مي شود.
فكر در نهاد سكوت مي رويد بارور مي شود و گشايش پيدا مي كند. فكر هم سرچشمه آگاهي است و هم منشاء پديداري آگاهي منطق فكر؟ منطق فكر نشاني از حقيقت فكر دارد كه اهميت فكر را مي نماياند. منطق فكري به نحوي ساده كردن فكر است كه درست فكر كردن را به زيبايي بيان كند، چون فكر در اين حالت در ملاحظات روشي توجيه مي شود و به مقتضاي منطق فكري از جدل، سفسطه، شعر خطابه در امان مي ماند. منطق فكري كليد فهم هر آگاهي است كه بدون آن نه پرسشي بنيادين آفريده مي شود و نه انتظار آگاهي بنيادين انتظاري بايسته است. شكوفايي فرهنگي نيز نيازمند پديده فكر و انديشيدن است.
ذهن هم مدل سازي مي كند و هم در صدد ارزيابي مدل ها برمي آيد و هم مسائل را در ساختار جديد به عمق و وسعت معناي مي آرايد فكر با روش و منطق فكري، مدل فكري مي سازد. اين مدل درصدد شكار ريشه و مسايل پايه است تا طبق آن آگاهي پايه پديدار شود. اين مدل، اصل را بر ساده سازي قرار مي دهد تا مفهوم شي به روشني نمايش داده شود. پديده فكر همواره در حال تحول و تكامل است.
در فرآيند سازي، پرسش متدي اصلي كليدي است كه كمتر مورد هوش ورزي و تعمق جدي قرار گرفته است. اصلاح فكر با پرسيدن آغاز مي شود و با بازايستادن در معرض نابودي قرار مي گيرد.
مانع اصلي انديشيدن در بستر اجتماعي، مديريت آموزش و پژوهش و سپس فرهنگ بيمار آموزشي و پژوهشي است در ايران هر سه مديريت به دليل فقر منطق آموزشي، پژوهشي و فرهنگي در سطح وسيعي سايه سنگين خود را بر اين سامانه ها گسترانيده است. طبيعي است براي گذار از اين مانع راه ميان بري وجود ندارد و چاره اي جز مواجه شدن با آن نيست.
در ايران مديريت آموزشي، پژوهشي و به ويژه فرهنگي به گونه اي سازمان يافته است كه اغلب فرآيند غيرفكري را دنبال مي كند. به طوري كه اغلب كپي برداري صورت مي گيرد و كمتر نشانه هاي انديشيدن در سراي دانشگاهي و پژوهشگاهي و نهادهاي فرهنگي مانند فرهنگستان ها و موسسات علمي و فرهنگي يافت مي شود.
براي احياي منطق انديشيدن بايد مدارس، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و فرهنگستان ها را جدي گرفت و آن ها را به صورت محسوسي در مواجه فكري قرار داد. مشكل اين است كه ما به دنبال نوآوري منهاي فكرورزي و احياي عقلانيت آموزشي، پژوهشي و فرهنگي بدون انديشيدن هستيم و انديشه ورزي بايد سرلوحه دانشگاه ها و پژوهشگاه ها، حوزه ها و فرهنگستان هاي ما قرار گيرد. اتاق فكر، رودخانه اي هميشه جاري است و همواره ماهيتي اين نه آني مي يابد فكر نيز پيوسته مي رويد و مي ميرد، بنابراين اتاق فكر، منطق فكر شفاهي و باشگاه فكرسازي است و به طور كلي با اتاق بحران مديريت و اعمال استراتژي براي تحول و تكامل وضعيت موجود متفاوت است. اين اتاق مكانيسمي براي تصميم سازي فكري جهت تصميم گيري عملي در حوزه انساني است. فكر، قواعدي روش مند براي احياي آگاهي و پديداري آگاهي است. اين اتاق، راهبردي عقلاني و منطقي براي نهادهاي فكرسازي، فكرورزي و بازسازي فكرها است. اين اتاق، بازوي مطالعات فكري و مشاوره مطالعاتي طراحان و مديران ارشد حكومتي: آموزشي، پژوهشي و فرهنگي خواهد بود به طوري كه در برنامه نويسي و برنامه سازي مفهومي و فكري نقش بايسته ايفا خواهد كرد و امكان نقدگرايي و پرسش آفريني جريان مي يابد.
اتاق فكر، استراتژي سيستمي براي فكركردن است و در عين حال سيستمي بودن اين اتاق، طرحي براي يكساني و همساني نيست و در قلمرو متفاوتي امكان ظهور مي يابد. اتاق فكر هم پيوندي به گذشته دارد و هم نگاهي به آينده دوخته است.
اتاق فكر، پايگاه فكرسازي و گشودن راهي نو براي منطق خودباوري و احياي فكر خودبنياد بر پايه عقل خودبنياد است. اتاق فكر دو نقش كليدي در برنامه سازي وبرپايي فكر خود بنياد و فكر پايه ايفا مي كند:
1- فكر سازي براي مفهوم آفريني
2- گشودن گره هاي فكري كه در فرآيند عمل رخ مي دهد. اين اتاق راهي براي كارشناسي كردن منطق عملي پژوهش، آموزش، فرهنگ، رسانه و حكومت است تا هر كاري پشتوانه تفكر داشته باشد. اين اتاق دعوتي به فكرورزي و نشان دادن راهي براي فكركردن است هرچيزي بايد ماهيت سيستمي داشته باشد. در اين فرايند هرچيزي توجيه فكري پيدا مي كند و فكركردن در سامانه زندگي، پايه هر وضعي قرار مي گيرد
تاريخچه كانون هاي فكر -----------------------
در اوايل قرن 20 (1915- 1910) مراكزي در اروپا و آمريكا تشكيل شدند كه هدف عمده آنها ارائه مشاوره به دولت ها برد اما تاسيس كانون هاي تفكر به شكل رسمي به نيمه هاي قرن بيستم برمي گردد. بعد از جنگ جهاني دوم، نيروي هوايي آمريكا اولين كانون تفكر رسمي را با عنوان انديشگاه رند در سال 1947 با هدف تدوين سياست هاي نظامي تاسيس كرد. اين انديشگاه را كانون هاي تفكر جهان ناميدند. در دهه 1960 واژه كانون تفكر به شكل رسمي مورد استفاده قرار گرفت و هدف از ايجاد كانون هاي تفكر، ايجاد ارتباط بين دانش و قدرت بود از آن زمان به بعد تعداد كانون هاي تفكر در جهان رشد چشمگيري پيدا كرد.
وظائف نهادهاي مولد انديشه:
1- شناسايي، توصيف و صورتبندي دقيق مسائل موردنظر
2- ارزيابي نقادانه سياست ها، برنامه ها و مسائل جاري و مسائل در شرف ظهور و ارائه ديدگاه هاي تحليل گرايانه
3- تبديل ايده هاي كلي و شكل نگرفته و پيشنهادهاي خام، به سياست ها و برنامه هاي دقيق و قابل اجرا در عمل
4- ارزيابي نقادانه سياست ها و برنامه ها
5- فراهم آوردن زمينه براي مبادله سازنده اطلاعات و نظرات ميان چهره هاي اصلي مشاركت كننده
6- شناسايي و تربيت نيروهاي صاحب نظر در قلمرو تحقيقات مربوط به سياستگذاري
7- انجام مطالعات تطبيقي و مورد تجربه كشورهاي توسعه يافته و بررسي نقاط قوت و ضعف سياست هاي آ‹ها
8- معرفي و عرضه نيروي كار ماهر به دولت مردان و سياست گذاران
9- توضيح و تفسير سياست ها براي رسانه ها و افكار عمومي
10- بومي سازي سياست ها و الگوهاي انديشه اي به دست آمده از ترازيابي ها و مطالعات تطبيقي
11- ايجاد اجماع بين مجريان
12- مطالعات آينده شناسي و آينده نگاري (Foresight)
ويژگي هاي كانون تفكر:
كانون هاي تفكر جهان ويژگي عمده دارند كه آنها را از ساير سازمان هاي پژوهشي متمايز مي سازند:
1- جمع انديشي
2- توليد فرآورده هاي فكري و انتقال به مخاطب
3- معطوف بودن كوشش ها به مسائل روز
4- درگير نشدن در مسائل اجرايي و تشريفات رسمي سياستگذاري
5- نقد گفتمان وضعيت فكري و دانشي براي ساختن وضعيت و موقعيت فكري جديد
6- دعوت به موضوع خودباوري، خودآگاهي و فراهم سازي فكر خودبنياد و فراهم نمودن منطق امكان خوداصلاحي
7- بوجود آوردن دغدغه فكرورزي و فكرسازي پايه جهت تصميم سازي و تصميم گيري
8- زيرساخت مدلهاي طرح و برنامه اي و شيوه اي براي اعمال مديريت فكري
9- باشگاه فكرسازي و راهي براي حاكميت تفكر
10- هدايت ذهن جامع به سمت نوگرايي
11- كانوني براي فكركردن و فكرورزي روشمند در خانه تاريكي تشكيل اتاق هاي فكر راهبردي چندمنظوره
2520 page views
|
|
|
|